چین یکی از برندگان اصلی بحران در دریای سرخ است
به گزارش انرژی پرس ، گسترش جنگ غزه به دریای سرخ یک بحران دریایی بینالمللی ایجاد کرده که تعداد زیادی از کشورهای دنیا را درگیر کرده است.
باوجود آغاز کمپین بمباران یمن به رهبری ایالاتمتحده و با هدف بازدارندگی نیروی دریایی وابسته به انصار الله یمن از انجام حملات موشکی و پهپادی در دریای سرخ، نیروهای مسلح حوثیها همچنان به حملات خود ادامه میدهند و اکنون از سلاحهای زیردریایی استفاده میکنند.
*ورود چین به دریای سرخ
درحالیکه این درگیریها بهصورت خطرناکی در حال افزایش است، یکی از شلوغترین آبهای جهان بهسرعت در حال نظامی شدن است. این شرایط شامل ورود ناوگان چینی به خلیج عدن در هفته گذشته ازجمله ناوشکن موشک هدایتشونده جیازو، ناو موشک آن از ژوچانگ، یک کشتی تدارکاتی و بیش از ۷۰۰ سرباز – ازجمله ده ها پرسنل نیروهای ویژه – بهعنوان بخشی از یک مأموریت مقابله با دزدی دریایی میشود.
پکن عزم خود را برای کمک به بازگرداندن ثبات به دریای سرخ اعلام کرده است. وانگ یی، وزیر امور خارجه چین ماه گذشته تأکید کرد: «ما باید بهصورت مشترک، امنیت خطوط دریایی دریای سرخ را بر اساس قانون حفظ کنیم و همچنین به حاکمیت و تمامیت ارضی کشورهای حاشیه دریای سرخ ازجمله یمن احترام بگذاریم.»
*راه نجات دریایی
چین بهعنوان بزرگترین کشور تجاری در جهان، به دریای سرخ بهعنوان «راه نجات دریایی» خود وابسته است. بیشتر صادرات غول آسیایی به اروپا از طریق این آبراه استراتژیک انجام میشود و مقادیر زیادی نفت و مواد معدنی که به بنادر چین میآیند از این آبراه عبور میکند.
چینیها همچنین در پارکهای صنعتی در امتداد مصر و سواحل دریای سرخ عربستان سعودی ازجمله منطقه تدا_سویز در عین سخنه و پارک صنعتی چین در شهر جیزان عربستان سعودی برای صنایع پاییندستی سرمایهگذاری کردهاند.
*رویکرد چین در غرب آسیا چیست؟
پیش از اعزام ناوگان ۴۶ نیروی دریایی ارتش آزادیبخش خلق چین، واکنش پکن به حملات دریایی انصار الله سکونت نسبی بود. چین از آن زمان، حملات هوایی ایالاتمتحده و بریتانیا علیه تواناییهای نظامی انصار الله در یمن را محکوم کرده و از پیوستن به ائتلاف دریایی تحت رهبری غرب خودداری کرده است.
این واکنش چین به تنش و ناامنی فزاینده در دریای سرخ، با مجموعه بزرگتر استراتژیهای سیاست خارجی پکن که شامل احترام به حاکمیت دولتها و دکترین «عدم مداخله» است، سازگار است.
در خلیجفارس نیز، چین یک دستور کار متعادل و بیطرف ازنظر ژئوپلیتیکی را دنبال کرده است که مبتنی بر رویکردی سهجانبه است: دشمن هیچکس، متحد هیچکس و دوستان همه.
موضع چین در برابر همه کشورهای خلیجفارس تقریباً یک سال پیش، زمانی که پکن میانجیگری یک توافق آشتی غیرمنتظره میان ایران و عربستان سعودی را امضا کرد و در آن نقش ضمانت کننده را ایفا کرد، بهترین نمونه بود.
اما در یمن، اگرچه چین با عدم به رسمیت شناختن دولت تحت رهبری انصار الله در صنعا از سوی جامعه بینالملل همسو میشود، بااینوجود پکن گفتوگوهایی را با این مقامات آغاز کرده و برخلاف بسیاری از کشورهای عربی و غربی، موضعی غیر خصمانه حفظ کرده است.
*پیدا و پنهان نقش منطقهای پکن
درمجموع، چین تلاش میکند از نفوذ خود در کشورهای غرب آسیا برای کاهش تنشهای منطقهای و پیشبرد ابتکارات ثباتبخش استفاده کند. هدف اصلی آن درنهایت تضمین موفقیت بلندمدت طرح چند تریلیون دلاری کمربند و جاده رئیسجمهورشی جین پینگ و مقابله با آشوب در مسیرهای تجاری است.
چین از سوی غربیها متهم است که فرصتطلبانه از تلاشهای امنیتی تحت رهبری ایالاتمتحده و اروپا در خلیجفارس و شمال غربی اقیانوس هند بدون کمک به آنها سود میبرد؛ اما با توجه به گروه ویژه مبارزه با دزدی دریایی چین در خلیج عدن و پایگاه نظامی آنها در جیبوتی، این اتهام کاملاً موجه نیست.
انگیزههای پکن برای دور ماندن از ائتلاف غرب بهراحتی قابلدرک بود:
نخست اینکه، چین هیچ علاقهای به تقویت هژمونی ایالاتمتحده ندارد.
دوم، پیوستن به ائتلاف نظامی دریایی میتواند دیپلماسی چندجانبه آنها را در برابر انصار الله و ایران بر هم بزند.
و سوم، جهان عرب-اسلام گستردهتر و بقیه جنوب جهانی آن را بهعنوان حمایت چین از جنگ اسرائیل علیه غزه تفسیر میکنند. این رویکرد در مقابل، وجهه منطقهای چین را بهعنوان مدافع آرمان فلسطین تقویت کرده است.
جواد حیران نیا، مدیر گروه مطالعات خلیجفارس در مرکز تحقیقات علمی و مطالعات استراتژیک خاورمیانه در ایران در گفتگو با وبگاه ما میگوید: همکاری [پکن] با غرب در تأمین امنیت دریای سرخ برای روابط چین با اعراب و ایران، اتفاق خوبی نخواهد بود؛ بنابراین، چین برای جلوگیری از به خطر انداختن منافع اقتصادی و دیپلماتیک خود در منطقه، خویشتنداری سیاسی و نظامی اتخاذ کرده است.
* انداختن تقصیر به دامان واشنگتن
پکن بحران امنیتی دریای سرخ را گسترش مستقیم جنگ غزه میداند، جایی که چین خواستار آتشبس فوری شده است. همانطور که یون سان، یکی از مدیران برنامه چین در مرکز استیمسون مستقر در واشنگتن، به The Cradle گفت: «چینیها بحران در دریای سرخ را چالشی برای صلح و ثبات منطقه میدانند، اما بحران غزه را منشأ اساسی بحران میدانند؛ بنابراین، راهحل بحران از دیدگاه چین باید بر اساس آتشبس، کاهش تنش و بازگشت به راهحل دو کشور باشد.»
ژان لوپ سامان، محقق ارشد در موسسه خاورمیانه دانشگاه ملی سنگاپور، با این موضوع به The Cradle میگوید: «دیپلماتهای چینی به دقت درباره رویدادها اظهارنظر میکنند، اما در روایت پکن، افزایش حملات نتیجه جنگ اسرائیل در غزه و شاید مهمتر از آن سیاست ایالاتمتحده در حمایت از دولت نتانیاهو است؛ اما در ماه ژانویه، پسازاینکه ایالاتمتحده و بریتانیا کمپین بمباران اهداف انصار الله در یمن را آغاز کردند، چین با نگرانی جدی در مورد بحران دریای سرخ شروع به بررسی ابعاد آن کرد.»
پکن اعلام کرد که نه واشنگتن و نه لندن مجوز استفاده از زور را از شورای امنیت سازمان ملل دریافت نکردهاند و بنابراین، همانطور که سان توضیح داد، حملات ایالاتمتحده و بریتانیا «ازنظر چین فاقد مشروعیت است».
* منافع بحران دریای سرخ برای پکن
چین بر روی تشدید خشم علیه ایالاتمتحده در سراسر جهان اسلام و دولتهای درحالتوسعه، سرمایهگذاری کرده است. جنگ غزه و گسترش آن به دریای سرخ، دستاوردهای آسانی را برای پکن به ارمغان آورده است و اهمیت حیاتی چندقطبی را برای مخاطبان عرب تقویت کرده است.
این نکته توسط ویکتور گائو، معاون مرکز چین و جهانیشدن، زمانی که به مجمع دوحه ۲۰۲۳ میلادی گفت: این واقعیت که تنها یک کشور وجود دارد که [در ۸ دسامبر ۲۰۲۳ میلادی] قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل متحد را که خواستار آتشبس در جنگ اسرائیل و فلسطین است وتو کرد، باید همه ما را متقاعد کند که ما باید خیلی خوششانس باشیم که در جهان تکقطبی زندگی نمیکنیم.
یقیناً چین پیامدهای اقتصادی بحران دریای سرخ را تجربه کرده است، اگرچه محاسبه میزان آن دشوار است.بااینحال، به نظر میرسد که دستاوردهای سیاسی پکن بر ضررهای مالی مرتبط با آن غلبه کند.
سان به The Cradle توضیح داد: این بحران چین را تحت تأثیر قرار میدهد، اما ضرر بیشتر اقتصادی و جزئی بوده است، درحالیکه دستاوردها عمدتاً سیاسی هستند؛ زیرا چین در کنار کشورهای عربی در غزه ایستاده است.
از برخی جهات، چین درواقع از بحران دریای سرخ به لحاظ اقتصادی سود برده است. دیدگاه گستردهای وجود دارد مبنی بر اینکه کشتیهای چینی فعال در این منطقه از حملات دریایی انصار الله مصون هستند.
پسازاینکه بسیاری از خطوط کشتیرانی کانتینری بینالمللی تصمیم گرفتند مسیر خود را در آفریقای جنوبی تغییر دهند تا از موشکها و پهپادهای انصار الله جلوگیری کنند، دو کشتی تحت پرچم چین – ژونگ گو جی لین و ژونگ گو شان دونگ – به عبور از دریای سرخ ادامه دادند.
همانطور که بلومبرگ در اوایل ماه جاری گزارش داد: کشتیهای تجاری متعلق به چین در هنگام عبور از دریای سرخ تخفیفهای سنگینی بر روی بیمه خود دریافت میکنند که نشانه دیگری از این است که چگونه حملات حوثیها در این منطقه منافع تجاری کشتیهای مرتبط با غرب را مجازات میکنند.
مقامات ایالاتمتحده از آن زمان از پکن درخواست کردهاند که ایران را تحتفشار قرار دهد تا به دولت یمن در صنعا دستور دهد تا حملات دریایی را متوقف کند. بااینحال، این درخواستها عمدتاً به این دلیل شکست خوردند که واشنگتن مفروضات نادرستی در مورد نفوذ پکن بر تهران مطرح کرده و بهاشتباه ارزیابی کرده است که ایران میتواند از انصار الله مطالباتی را مطرح کند.
از سوی دیگر، این واقعیت که ایالاتمتحده در بحبوحه تشدید تنشها در دریای سرخ برای چنین کمکی به چین مراجعه میکند، وضعیت پکن را بهعنوان یک قدرت پیشرو در میان بحرانهای امنیتی جهانی تقویت میکند.
چین همچنین از تمرکز نامتناسب کاخ سفید بر غزه و دریای سرخ منافع زیادی دارد. از اکتبر تا نوامبر ۲۰۲۳ میلادی، ایالاتمتحده توجه کمتری به بحران دریای چین جنوبی و تایوان داشته است. این وضعیت، پکن را آزاد میکند تا با اطمینان بیشتری در غرب آسیا عمل کند، درحالیکه ایالاتمتحده همچنان دچار درگیری است.
*ضربه بزرگ به هژمونی آمریکا
درمجموع، تحولات دریای سرخ تمرکز آمریکا را بر منطقه حفظ خواهد کرد و دست آمریکا را برای گسترش حضور خود در منطقه هند و اقیانوس آرام باز نخواهد کرد، جایی که اولویت اصلی آمریکا، مهار چین است.
جنگ در اوکراین نیز همین مزیت را برای چین دارد.
درحالیکه ارتباط منطقه یورو-آتلانتیک با منطقه هند-اقیانوس آرام برای مهار چین و افزایش همکاری ناتو با هند-اقیانوس آرام در حال گسترش است، تنشها در [آسیای غربی] و اوکراین، یک موهبت برای چین خواهد بود.
درنهایت، بحران دریای سرخ و شکست واشنگتن در بازدارندگی انصار الله، نشانه ضربه دیگری به هژمونی ایالاتمتحده است.
از منظر چین، درگیری فزاینده دریای سرخ در خدمت منزوی کردن بیشتر ایالاتمتحده و برجسته کردن محدودیتهای آن بهعنوان یک ضامن امنیتی بهویژه با توجه به حمایت بیقیدوشرط این کشور از حمله نظامی وحشیانه اسرائیل به غزه است. بدین ترتیب منطقی است که چین را برنده بحران دریای سرخ بدانیم.
منبع: میزنفت
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰