چرخش اروپا از LNG به خط لوله؛ تهران فرصتسازی میکند یا فرصتسوزی؟
به گزارش اختصاصی انرژی پرس؛ در نتیجه جنگ روسیه و اوکراین، اروپا با بحران انرژی بیسابقهای مواجه شد و کشورهای منطقه در مواجهه با خطر اختلال در عرضه گاز، فوراً به دنبال جایگزینی برای آنها شدند. یکی از این راه حلها افزایش شدید واردات گاز طبیعی مایع (LNG) از ایالات متحده بود. تامین کنندگان آمریکایی که به سرعت به افزایش تقاضا واکنش نشان دادند، صادرات محمولههای LNG را به بازار اروپا افزایش دادند و تا حدی شکاف ناشی از کاهش عرضه گاز خط لوله روسیه را پر کردند. اما با گذشت زمان، به نظر میرسد اروپا در حال تغییر استراتژی خود بوده و توجه خود را به منابع سنتی و ظاهراً پایدارتر – گاز خط لوله – معطوف کرده است.
در بحبوحه درگیری در اوکراین و تحریمها علیه روسیه، اروپا در سالهای ۲۰۲۲-۲۰۲۲ به طور فعال LNG خریداری کرد و به طور موقت وابستگی خود را به گاز خط لوله روسیه کاهش داد. با این حال، آخرین گزارش مجمع کشورهای صادرکننده گاز (GECF) نشان میدهد که این روند احتمالا کوتاه مدت باشد. در ژوئیه ۲۰۲۴، خرید LNG در اروپا ۲۶ درصد نسبت به ماه قبل کاهش یافت و در مجموع به ۶.۳۴ میلیون تن رسید که پایینترین میزان از سپتامبر ۲۰۲۱ است.
عوامل متعددی در این افت از جمله کاهش در تقاضای کلی گاز، انباشت ذخایر قابل توجه در تاسیسات ذخیرهسازی اروپا، و عرضه پایدار یا حتی افزایش گاز خط لوله نقش داشتند. علاوه بر این، افزایش شدید شکاف قیمتی بین قیمتهای لحظهای LNG در منطقه آسیا-اقیانوسیه و اروپا نیز نقش داشته است. آسیا، با اقتصاد رو به رشد و نیازهای انرژی خود، شرایط مطلوبتری را برای تامین کنندگان LNG ارائه کرد که منجر به تغییر مسیر قابل توجهی از حجم گاز مایع از اروپا به بازارهای آسیایی شد.
بازگشت اروپا به گاز خط لوله: پایان دوران LNG؟
با کاهش واردات LNG، اروپا بار دیگر خرید گاز خط لوله خود را افزایش داده است. دادههای ژانویه تا جولای ۲۰۲۴ نشان میدهد که کشورهای اروپایی ۹۳ میلیارد متر مکعب گاز وارد کردهاند که ۵ درصد بیشتر از مدت مشابه سال ۲۰۲۳ است. افزایش عرضه از سه منبع کلیدی روسیه، نروژ و آذربایجان ثبت شده است.
روسیه، با وجود تحریمها و تنشهای سیاسی، همچنان یک تامین کننده مهم گاز برای اروپا است. در هفت ماه اول سال ۲۰۲۴، صادرات گاز روسیه از طریق خط لوله ترک استریم ۴۴ درصد و از طریق مسیر اوکراین ۲۴ درصد رشد داشته است. این دادهها نشان میدهد که باوجود تلاشهای اروپا برای تنوع بخشیدن به عرضه، گاز روسیه عنصری مهم در تعادل انرژی این قاره باقی مانده است.
همچنین، نروژ یکی از باثباتترین و قابل اطمینانترین تامین کنندگان گاز به اروپا، نیز تحویل خود را افزایش داد و ۱.۴ میلیارد متر مکعب گاز به صادرات خود اضافه کرد. جمهوری آذربایجان نیز با موقعیت استراتژیک خود و پروژه کریدور گاز جنوبی، صادرات خود را ۰.۷ میلیارد متر مکعب افزایش داد و موقعیت خود را در بازار انرژی اروپا تقویت کرد.
پاسخ به این سوال که چرا اروپا در حال بازگشت به گاز خط لوله بوده هنوز پیچیده است و پاسخ مستقیمی ندارد. از یک سو، گاز خط لوله منابع پایدارتری را ارائه میکند و عموماً ارزانتر از LNG است، بهویژه زمانی که قیمتهای LNG لحظهای بسیار نوسان است. تحویل خطوط لوله به مسیرهای دریایی جهانی و زیرساختهای مرتبط وابسته نیست و خطرات مربوط به حمل و نقل و تدارکات را کاهش میدهد.
از سوی دیگر، افزایش عرضه گاز خط لوله ممکن است نشان دهنده این امر باشد که کشورهای اروپایی محدودیتهای مرتبط با واردات LNG را تشخیص میدهند. علیرغم مزایای ظاهری آن در زمان بحران، LNG دارای معایبی است، از جمله هزینه بالای زیرساخت برای دریافت و تبدیل مجدد به گاز، و همچنین وابستگی به تقاضای جهانی و رقابت با بازارهای آسیایی.
جنبه سیاسی نیز در این امر قابل توجه است. این احتمال وجود دارد که اتحادیه اروپا، در پیگیری سیاست استقلال انرژی به حمایت از تنوع تامین کنندگان ادامه دهد، اما در انتخاب شرکای انتخابیتر عمل کند. در این زمینه، صادرات گاز از روسیه و آذربایجان و همچنین تقویت موقعیت نروژ، تلاشی برای ایجاد یک سیستم تامین انرژی پایدارتر و متعادلتر به نظر میرسد.
همچنین، این پرسش مرح میشود که آینده اروپا چه خواهد شد؟ در این مرحله، یک مورد واضح است؛ اروپا آماده نیست به طور کامل گاز خط لوله را به نفع LNG کنار بگذارد. علاوه بر این، روندهای فعلی نشان میدهد که گاز خط لوله ممکن است یک بار دیگر یک موقعیت کلیدی در تراز انرژی این قاره را تصاحب کند. با این حال، این بدان معنا نیست که LNG بطور کامل کنار گذاشته میشود. در عوض، بخشی از یک سیستم تامین انعطافپذیرتر و متنوعتر خواهد شد که شامل گاز خط لوله،LNG و منابع انرژی تجدیدپذیر است.
کلید آینده بازار انرژی اروپا توانایی آن برای انطباق با شرایط به سرعت در حال تغییر خواهد بود. اروپا باید از سالهای اخیر درس بگیرد تا از تکرار اشتباهات اجتناب کند و برای هر سناریوهای احتمالی در آینده ارائه شود آماده باشد. در نهایت، موفقترین راهبرد باید حداکثر انعطافپذیری و امنیت را در درازمدت تضمین میکند، چه از طریق LNG، گاز خط لوله، یا منابع انرژی نو و هنوز کشف نشده.
ظرفیت ایران
بدون تردید ایران به عنوان دومین دارنده منابع گازی جهان، از ظرفیت بالقوه بالایی برای صادرات به اروپا برخوردار است و در این میان، صادرات از طریق خط لوله بسیار راحتر از LNG است و به نوعی میتواند با بهره گیری از خطوط لوله ترکیه و یا اتصال به تاناپ آذربایجان این امر را انجام دهد. اما این امر نیز نیازمند سرمایهگذاری در منابع برای افزایش تولید و دیپلماسی فعال انرژی است.
پس از انعقاد برنامه اقدام جامع مشترک (برجام) بین ایران و کشورهای ۱+۵ (پنج عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل به اضافه آلمان)، ایران به عنوان بازیگر بزرگ بالقوه گاز طبیعی در بازارهای بین المللی انرژی در نظر گرفته شد. اما به محض برداشته شدن تحریمهای مرتبط با هستهای، ایران با جریان آهسته سرمایهگذاری خارجی در بخش نفت مواجه شد. اگرچه ایران به عنوان یک بازیگر بالقوه در بازار انرژی اروپا در آینده پذیرفته میشود، اما عوامل بسیاری از سطح داخلی گرفته تا سطح منطقهای و جهانی ثابت میکند که ایران فعلا نمیتواند به یک بازیگر فعال در صحنه انرژی اروپا تبدیل شود. مشکلات صادرات گاز طبیعی ایران عمدتاً از سطح داخلی ناشی میشود که در آن سرمایهگذاری و تخصص خارجی محدود به سطوح مصرف بالا اضافه میشود. با این حال، مشکلاتی که ایران در سطح داخلی با آن مواجه بوده، بیشتر ناشی ازعدم اطمینان سیاسی است.
برنامههای ایران برای تبدیل شدن به یک واحد ابرقدرت منطقهای برای صادرات گاز طبیعی برای اروپا از آگوست ۱۹۹۴ آغاز میشود که تهران ایده خط لولهای را ارائه کرد که گاز طبیعی ترکمنستان را از طریق شمال ایران به ترکیه و بازار اروپا منتقل میکند. این خط لوله در سال ۱۹۹۷ افتتاح شد، اما پروژه قادر به تامین مقادیر لازم برای صادرات مجدد نبود. طرحهای دیگری که در اواخر دهه ۱۹۹۰ برای صادرات گاز طبیعی ترکمنستان به بلغارستان و سپس به اروپای غربی پیشنهاد شد، به دلیل مشکلات سیاسی و تحریمهای آمریکا علیه ایران، به مانعی برای آغاز چنین پروژه بزرگی تبدیل شد.
طرحهای موجود در ایران بر اساس پروژههای خطوط لوله با هدف ارسال گاز طبیعی آذربایجان به اروپا از طریق ترکیه – خط لوله گاز ترانس آناتولی (تاناپ) و خط لوله ترانس آدریاتیک (TAP) به اروپا متصل میشود. بر اساس هر دو خط لوله، آذربایجان سالانه ۶ میلیارد متر مکعب گاز طبیعی به ترکیه و ۱۰ میلیارد متر مکعب دیگر به خریداران اروپایی صادر خواهد کرد. ایران میتواند ارسال مقدار نسبتا کمی گاز طبیعی به اروپا را از طریق TANAP-TAP آغاز کند و به تدریج این مقادیر را طی یک دهه بر اساس در دسترس بودن گازهای بیشتر افزایش دهد.
همچنین، در خاورمیانه، ایران درگیر اتحادهای سیاسی با روسیه است که یکی از سهامداران اصلی در بازارهای جهانی گاز است. اگرچه چشمانداز همکاری راهبردی بلندمدت تهران و مسکو در خاورمیانه هنوز نامشخص است، اما برنامههای انرژی آینده تهران در اتحادیه اروپا قابل احساس است. این احتمالا عوامل تردیدهایی را در مورد توانایی ایران برای اثبات خود به عنوان یک تامین کننده قابل اعتماد و دائمی گاز به اتحادیه اروپا در درازمدت ایجاد کند.
در مجموع، باید منتظر ماند و دید که ایا ایران میتواند از فرصت بدست آمده در بازار انرژی استفاده کند و یا مانند برخی ادعاهای مسئولین شرکت گاز، تهران هیچ برنامهای در این راستا ندارد و در واقع این فرصت مانند بسیاری از موارد در گذشته دو دستی تقدیم رقبایی مانند آذربایجان خواهد کرد.
برچسب ها :LNG ، پروژه ایران LNG ، گاز اروپا ، گاز ال ان جی
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰