کد خبر : 7608
تاریخ انتشار : پنجشنبه 14 دی 1402 - 13:56

روایتی از بحران نفتی سال ۱۹۷۳؛

نفت خاورمیانه، آمریکا را به خاک سیاه نشاند

نفت خاورمیانه، آمریکا را به خاک سیاه نشاند
پس از تهاجم سه کشور عربی در جنگ شش روزه در سال 1967، اسرائیل شبه جزیره سینا را از مصر، کرانه باختری رود اردن و بلندی‌های جولان را از سوریه تصرف کرد. شش سال بعد، در 6 اکتبر 1973، انور سادات از مصر و حافظ اسد از سوریه، اسرائیل را با حمله گسترده به مرزهای جنوبی و شمالی غافلگیر کردند. جنگ یوم کیپور که پس از آن به وقوع پیوست، به این دلیل نامگذاری شد که در روز مقدس مذهبی یهودیان آغاز شد.

به گزارش اختصاصی انرژی پرس، دولت نیکسون تصمیم گرفت برای نجات اسرائیل بیاید و ارتش آن را با سلاح تامین کند. به دلیل جنگ سرد و دوستی آنها با کشورهای خاورمیانه، شوروی به مقابله با سوریه و مصر پرداخت. این منجر به ترس در هر دو طرف از یک جنگ بزرگ بین ابرقدرت ها شد زیرا نیکسون در طول درگیری وضعیت دفاعی (DefCon) را به ۴ (در مقیاس از ۵ به ۱ که جنگ بود) افزایش داد. پس از سه هفته نبرد، قطعنامه ای با میانجیگری سازمان ملل متحد به درگیری پایان داد و اسرائیل همچنان کنترل سرزمین هایی را که در جنگ ۱۹۶۷ به دست آورده بود، در دست داشت.

 

در حالی که جنگ هنوز ادامه داشت، در ۱۷ اکتبر ۱۹۷۳، عربستان سعودی و اعضای سازمان کشورهای صادرکننده نفت (اوپک) با اعلام کاهش ۵ درصدی تولید نفت، خواستار مجازات حامیان اسرائیل شدند. پرزیدنت نیکسون و کنگره با ارائه ۲.۲ میلیارد دلار اضافی به اسرائیلی ها واکنش نشان دادند. این امر منجر به تصمیم عربستان با حمایت اوپک شد تا فراتر رفته و محموله های نفتی به ایالات متحده و کشورهای اروپای غربی را تحریم کند، تصمیمی که باعث اولین بحران نفتی دهه ۱۹۷۰ شد.

 

پنج کشور – ایران، عراق، کویت، عربستان سعودی و ونزوئلا- در سال ۱۹۶۰ کارتل اوپک را تشکیل داده بودند. با پیوستن هفت کشور دیگر تا سال ۱۹۷۳، تولید کشورهای اوپک نیمی از نفت تولید شده در جهان را به خود اختصاص داد. اوپک اهرم قدرتمندی در تعیین تولید و تعیین قیمت معیار نفت خام در جهان داشت. این گروه مایل بود از این اهرم در چندین بحران در دهه ۱۹۷۰ استفاده سیاسی کند.

در طول جنگ جهانی دوم، ایالات متحده بزرگترین تولید کننده نفت در جهان بود (وضعیتی که در سال ۲۰۱۸ دوباره به دست آورد). میادین نفتی در تگزاس، اوکلاهاما، سایر ایالت ها و خلیج مکزیک به اندازه کافی نفت تولید می کردند تا بنزین ارزانی را که آمریکایی ها در دهه های ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ از آن برخوردار بودند، حفظ کنند. تا سال ۱۹۷۳، مصرف نفت ایالات متحده نیز بالاترین میزان در جهان بود. ایالات متحده با داشتن تنها ۶ درصد از جمعیت جهان، یک سوم نفت تولید شده را مصرف می‌کند. علاوه بر این، با رشد صنعتی فوق العاده و گسترش بزرگراه ها و تولید خودرو، واردات نفت به طور فزاینده ای برای حفظ توسعه و رشد اقتصادی آمریکا ضروری بود. در اوایل دهه ۱۹۷۰، واردات حدود ۳۰ درصد نفت مصرفی در ایالات متحده را تشکیل می داد که به دلیل نگرانی های زیست محیطی و مقررات دولتی شروع به کاهش تولید و اکتشاف داخلی کرده بود.

 

تحریم اوپک قدرت جدید این کارتل را در اقتصاد جهانی به نمایش گذاشت و بسیاری از آمریکایی ها را به عنوان نمونه دیگری از افول کشورشان در دهه ۱۹۷۰ تحت تاثیر قرار داد. با آغاز تحریم ها، قیمت نفت از ۲ دلار در هر بشکه به ۱۱ دلار افزایش یافت. این تاثیر به مصرف کنندگان آمریکایی در کیف پولشان وارد شد زیرا قیمت های خرده فروشی بنزین تنها در نوامبر ۱۹۷۳ تا ۴۰ درصد افزایش یافت. آمریکایی‌ها از ترس کمبود بنزین، در پمپ بنزین صف کشیدند. خطوط گاز وحشتی را که در دوران تحریم ایجاد شده بود را آشکار کرد زیرا رانندگان نگران بودند که اگر امروز آنها را پر نکنند، ممکن است فردا قیمت بیشتر شود. جای تعجب نیست که با تقاضای بالا، سوخت بسیاری از جایگاه‌ها تمام شد و تابلوهایی با مضمون «ببخشید، امروز بنزین نیست» در اواخر ماه‌های پاییز بسیار رایج شد.

نیکسون با رسوایی واترگیت از این مشکل منحرف شد. در ۲۰ اکتبر ۱۹۷۳، او دادستان ویژه تحقیقات واترگیت، آرچیبالد کاکس، را اخراج کرد و به دلیل پنهان کردن نفوذ جمهوری خواهان در مقر کمیته ملی دموکرات ها در هتل واترگیت در ژوئن ۱۹۷۲، خود را درگیر کرد. کشورهای اروپای غربی و ژاپن، متحدان کلیدی ایالات متحده، با مشکلات بسیار دشوارتری با تحریم مواجه شدند، زیرا آنها برای ۴۵ تا ۵۰ درصد نفت خود به کشورهای اوپک متکی بودند.

با این حال، بحران نفت در ژانویه ۱۹۷۴ زمانی رخ داد که هنری کیسینجر، مشاور امنیت ملی، با ملک فیصل پادشاه عربستان سعودی ملاقات و او را متقاعد کرد که شرایط تحریم با پایان جنگ یوم کیپور پایان یافته است. مهمتر از آن، سادات مصر متوجه شد که این تحریم به وجهه کشورش آسیب می رساند. پس از اینکه کیسینجر در مورد شرایط آشتی مذاکره و به پایان تحریم کمک کرد، نیکسون در ماه می ۱۹۷۴ از اسرائیل، مصر و عربستان سعودی بازدید کرد و حمایت گسترده مردم مصر را به دست آورد که از رئیس جمهور ایالات متحده استقبال کردند. سه ماه بعد، نیکسون از ریاست جمهوری استعفا کرد.

فراتر از بحران نفت، افزایش هزینه‌های انرژی تنها یکی از مظاهر تورم بزرگی بود که در اقتصادهای غرب در دهه ۱۹۷۰ رخنه کرد. قیمت ها به چند دلیل افزایش یافت: افزایش هزینه های دولت برای برنامه های اجتماعی و جنگ در ویتنام. نرخ های بهره پایینی که توسط هیئت فدرال رزرو تعیین شده بود، که باعث تشویق بیشتر کسب و کارها به وام گرفتن شد. افزایش هزینه های انرژی؛ و در سال ۱۹۷۱، پایان سیستم پولی برتون وودز که ارزش دلار آمریکا را به ارزش طلا مرتبط کرد. نتیجه افزایش سرسام آور قیمت های مصرف کننده بود که از افزایش دستمزد کارگران پیشی گرفت. نیکسون با اعمال کنترل‌های مصنوعی دستمزد و قیمت در اقتصاد در سال ۱۹۷۱ پاسخ داد. آنها شروع به تولید در مواردی که کمبود داشت کردند تا زمانی که پس از ۹۰ روز رفع شد، قیمت‌ها دوباره سر به فلک کشید.

بیشتر بخوانید:  افزایش ۴۸ درصدی تولید شرکت نفت ایرانول

 

رئیس جمهور جرالد فورد، بدون هیچ راه حل بهتری، از روانشناسی برای کنترل تورم استفاده کرد. رئیس جمهور جیمی کارتر با کاهش رشد هزینه های دولت را مهار کرد و مقررات زدایی از صنعت را آغاز کرد، اما کنترل قیمت نفت را حفظ کرد. کارتر همچنین در سال ۱۹۷۸ پل ولکر، یک شاهین ضد تورم را به عنوان رئیس هیئت مدیره فدرال رزرو منصوب کرد و سیاست او برای بالا بردن نرخ بهره به تورم بزرگ تا سال ۱۹۸۳ پایان داد (اما نتیجه آن رکود اقتصادی در ۱۹۷۹-۱۹۸۰ و دوباره در ۱۹۸۱-۱۹۸۲). واضح است که بیش از قیمت بالای نفت عامل تورم دهه ۱۹۷۰ بود. همانطور که میلتون فریدمن، اقتصاددان در کتاب خود در سال ۱۹۷۹ آزادانه انتخاب کرد: «یک راه ساده برای پایان دادن به بحران انرژی و کمبود بنزین در فردا وجود دارد. تمامی کنترل ها بر روی قیمت نفت خام و سایر فرآورده های نفتی را حذف کنید.»

 

آمریکایی ها پس از قطع کامل صادرات نفت ایران از دسامبر ۱۹۷۸ تا پاییز ۱۹۷۹، در جریان تثبیت قدرت توسط حکومت جدید اسلامی ایران تحت رهبری آیت الله خمینی، با شوک دوم و شدیدتری در نفت مواجه شدند. کشورهای دیگر، مانند عربستان سعودی، کاهش قیمت را افزایش دادند، اما نتیجه آن دومین وحشت بزرگ بود که قیمت بنزین را سه برابر کرد (به بیش از ۱.۰۰ دلار در هر گالن، که با تعدیل تورم، بالاترین قیمت بنزین مصرف کنندگان آمریکایی بود که تا به حال پرداخت کرده بودند). قیمت هر بشکه از ۱۵ دلار در هر بشکه تا اواسط سال ۱۹۷۹ به ۳۹ دلار در هر بشکه بیش از دو برابر شد. باز هم وحشت به وجود آمد زیرا رانندگان برای بنزین صف کشیدند و کمبود گاز حاصل شد.

حادثه هسته‌ای تری مایل آیلند در سال ۱۹۷۹ در پنسیلوانیا، مردم را علیه انرژی هسته‌ای برانگیخت و باعث ترس بیشتر از افزایش سرسام‌آور هزینه‌های انرژی شد. قیمت نفت گرمایش خانگی در زمستان‌های سخت سال‌های ۱۹۷۹ و ۱۹۸۰ دو برابر شد. مهم‌تر از همه این‌که بحران نفت به دور جدیدی از تورم دامن زد، زیرا راه‌آهن‌ها و خطوط هوایی به شدت تحت تأثیر بحران سوخت قرار گرفتند و در پاسخ به آن نرخ کرایه‌ها را افزایش دادند. جیمی کارتر در سال ۱۹۷۹ «سخنرانی ناخوشایند» خود درباره این موضوع صحبت کرد و بحران نفت را «معادل جنگ» نامید، با این حال تصمیم گرفت مقررات مربوط به تولید نفت در ایالات متحده را برای افزایش عرضه و کاهش قیمت‌ها کاهش ندهد.

این سیاست نظارتی پس از انتخاب رونالد ریگان اعمال شد. ریگان می خواست کشور را به سمت استقلال انرژی بیشتر هدایت کند. تا حدی به دلیل موفقیت دولت ریگان در متقاعد کردن عربستان سعودی برای حفظ تولید علیرغم کاهش تقاضا (برای محدود کردن سود نفتی که اتحاد جماهیر شوروی برای تامین مالی ارتش خود استفاده می کرد)، قیمت نفت طی دهه های ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ به شدت کاهش یافت. میزان آن از ۲۰ دلار در هر بشکه تا ۵ دلار تا پایان دهه ۱۹۸۰ افت کرد.

 

شوک های نفتی دهه ۱۹۷۰ تأثیر عمیقی بر اقتصاد و سیاست آمریکا گذاشت. آنها آغاز تلاش برای بررسی منابع انرژی تجدیدپذیر مانند انرژی خورشیدی و بادی را نشان دادند. در نهایت، تولید اتانول از ذرت نیز توسط دولت فدرال در تلاش برای تولید جایگزین‌هایی برای نفت در پالایش بنزین، یارانه پرداخت شد. تولیدکنندگان خودرو شروع به ساخت خودروهای کوچکتر و کم مصرف تر کردند. (با این حال، زمانی که قیمت نفت کاهش یافت، مصرف کنندگان آمریکایی به کامیون های تشنه سوخت و وسایل نقلیه اسپورت بازگشتند). منابع انرژی داخلی و تولیدکنندگان تشویق های جدیدی از دولت ریگان دریافت کردند و در اواسط دهه ۲۰۰۰، توسعه فرکینگ، استفاده از شن و ماسه پرفشار و آب برای باز کردن قفل نفت ذخیره شده در سنگ شیل، منجر به توسعه نفت باکن شد. با این پیشرفت، تا سال ۲۰۱۸، ایالات متحده بار دیگر بزرگترین تولیدکننده نفت در جهان شد.

 

از نظر سیاسی، مقررات زدایی نفت به انقلاب محافظه کارانه در سیاست آمریکا کمک کرد. کارتر به دلیل مشکلات اقتصادی کشور، نامزدی انتخاب مجدد خود را از دست داد، در حالی که دولت های جمهوری خواه دوستدار نفت، از جمله دولت های ریگان، جورج دبلیو بوش، و دونالد ترامپ، تولید و اکتشاف بیشتر آمریکا را تشویق کردند. با این حال، بازار نفت همچنان بی ثبات است، و اگرچه کشورهای خاورمیانه نسبتاً نفت کمتری نسبت به دهه ۱۹۷۰ تولید می کنند، شرایط ژئوپلیتیک و تقاضا برای انرژی احتمالاً نفت را به بخشی کلیدی از سیاست جهانی در آینده قابل پیش بینی تبدیل خواهد کرد.

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 1 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۱
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

محمدرضا کیانفر جمعه , ۱۵ دی ۱۴۰۲ - ۱۷:۱۸

.
دیاکو حسینی کارشناس سیاسی گفت: رژیم صهیونیستی توسط داعش تلاش می‌کند بین ایران و آمریکا جنگ ایجاد کند.

آقای حسینی،
جمهوری اسلامی عاقلتر از آن است که آلت دست اسرائیل گردد زیرا به روشنی می‌داند ورود به هر جنگی در حکم خودکشی می‌باشد و با خوردن جام زهر نمی‌تواند از آن خارج شود.
در طریق سیل هایل چیست دیواری گلین، در گذار باد صرصر کیست مقداری هبا.
علم سقراطی رسد بر شاکران از شوکران، حکمت بقراطی آرد بر فقیران فیقرا.

سرور گرامی،
تنها راه نجات میهن اتحاد ماست که هم‌صدا جمهوری اسلامی را تشویق به انجام دو فوریت نماییم:
۱- قطع دشمنی با آمریکا برای دفع تهدیدات خارجی.
۲- به رسمیت شناختن حق آزادی بیان مصوب قانون اساسی جهت حل مشکلات داخلی.
با تشکر از توجه شما.