کد خبر : 29905
تاریخ انتشار : یکشنبه 28 بهمن 1403 - 10:05

مچ‌اندازی ترامپ و اردوغان در مدیترانه شرقی

مچ‌اندازی ترامپ و اردوغان در مدیترانه شرقی
با توجه به حمایت احتمالی ترامپ از پروژه‌های انرژی مدیترانه شرقی به ویژه در یونان و اسرائیل، این امر می‌تواند واکنش آنکارا را درپی داشته باشد و روابط او با اردوغان را تیره کند.

به گزارش انرژی پرس؛ دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا، پس از روی کار آمدن در ۲۰ ژانویه، مجموعه‌ای از دستورات اجرایی، عمدتاً در مورد بخش انرژی، از جمله خروج ایالات متحده از توافقنامه آب و هوای پاریس را اعلام کرد. این دومین باری است که واشنگتن از توافق خارج می‌شود. ترامپ ابتدا در سال ۲۰۱۷ در اولین دوره ریاست جمهوری خود عقب نشینی کرد، البته بعدا جو بایدن، رئیس جمهور سابق، در اوایل سال ۲۰۲۱ دوباره به آن پیوست. علاوه بر این، ترامپ دستوراتی با هدف لغو دستورات خودروهای الکتریکی و لغو بیش از ۷۸ تصمیم دوران بایدن که استفاده از انرژی‌های پاک و تجدیدپذیر را ترویج می‌کردند، صادر کرد. او همچنین وضعیت اضطراری را در بخش انرژی اعلام کرد تا او را قادر سازد پروژه‌ها را بدون انتظار برای تصویب کنگره تسریع کند. در این میان، کشف ذخایر گاز طبیعی در حوضه مدیترانه ​​فرصت‌هایی را برای تولید و صادرات فراهم کرده است که می‌تواند در راهبرد انرژی او موثر باشد.

دلایل حمایت ترامپ

ژئوپلیتیک انرژی شرق مدیترانه در دوران دولت ترامپ وارد مرحله مهمی شده است زیرا اسرائیل، قبرس، یونان و مصر برای شکل دادن به چشم‌انداز انرژی منطقه حرکت کردند. این کشورها اکنون در پی کشف ذخایر گاز طبیعی در حوضه شام ​​قادر به تامین انرژی اروپا هستند. اتحادیه اروپا (EU) به دنبال منابع انرژی جایگزین برای کاهش وابستگی خود به گاز روسیه در این مدت بود و ایالات متحده نیز از این پیشرفت در دولت ترامپ حمایت کرد.

مجمع گاز مدیترانه شرقی (EMGF) به عنوان یک ابتکار پیشرو در این فرآیند نقش مهمی دارد. اسرائیل، قبرس، مصر و یونان و ایتالیا این مجمع را برای پیشبرد منافع کاری مشترک کشورها در استخراج گاز طبیعی و همچنین حمل و نقل و بازاریابی تأسیس کردند. پروژه خط لوله «ایست مِد» (EastMed) با هدف انتقال گاز از مدیترانه شرقی از طریق یونان و به اروپا در چارچوب این مجمع طراحی شد. اروپا به یک سیستم انرژی مستقل از روسیه نیاز داشت و کشورهای مدیترانه شرقی باید به طور موثر در این سیستم مشارکت کنند، بنابراین دولت ترامپ به شدت از این پروژه حمایت کرد. با این حال، این همکاری انرژی با چالش‌های جدی ژئوپلیتیکی روبرو بود. در نتیجه ترکیه در سال ۲۰۱۹ برای حفظ نفوذ خود در منطقه با لیبی قرارداد مرزی امضا کرد. این توافقنامه منطقه جدیدی را برای ترکیه و لیبی برای اکتشاف و بهره برداری از منابع انرژی در دریای مدیترانه ایجاد کرد.

در واکنش به این تحولات، اسرائیل، یونان و قبرس به توسعه ذخایر گاز طبیعی و زیرساخت‌های خود ادامه دادند. با این حال، امکان‌سنجی اقتصادی و فنی پروژه‌هایی مانند خط لوله EastMed برای مدت طولانی نامشخص باقی مانده است. دولت ترامپ استدلال کرد که این پروژه‌ها همکاری منطقه‌ای را تقویت کرده و از تنوع انرژی برای اروپا حمایت می‌کند. با این حال، عواملی مانند افزایش هزینه‌ها و نگرانی در مورد اینکه آیا ذخایر گاز منطقه کافی است یا خیر، باعث ایجاد ابهام در مورد آینده این پروژه‌ها شده است.

در سال ۲۰۲۴ پایانه الکساندروپلیس FSRU با حمایت ایالات متحده راه اندازی شد تا واردات LNG به منطقه را تسهیل کند. انتقال گاز یونان به اروپا با کمک مقامات مصری نیز همچنان فعال بوده است.

کمک‌های مالی ارائه شده به یونان در دوران دولت ترامپ، به ویژه در زمینه ژئوپلیتیک انرژی در مدیترانه شرقی، نقش مهمی ایفا کرد. ایالات متحده حمایت مالی قابل توجهی از یونان در بخش‌های مختلف برای دستیابی به اهداف استراتژیک خود در منطقه ارائه کرد. این کمک‌ها عمدتاً بر همکاری نظامی، پروژه‌های زیرساخت انرژی و امنیت منطقه‌ای متمرکز بود.

مؤلفه استراتژیک دیگر، سرمایه گذاری‌های انرژی ایالات متحده در یونان بود. ایالات متحده، یونان را به عنوان یک حلقه مهم در زنجیره تامین انرژی از ایالات متحده تا اروپا، محسوب می‌کند. زیرساخت گاز طبیعی یونان در راستای تلاش‌های ایالات متحده برای افزایش صادرات LNG است.

در این زمینه، کمک‌های مالی ارائه شده به یونان در دوران دولت ترامپ نقش مهمی در تقویت استقلال انرژی و حمایت از منافع استراتژیک ایالات متحده در منطقه ایفا کرد. پروژه‌هایی مانند ترمینال الکساندروپلیس FSRU به توسعه زیرساخت‌های انرژی یونان کمک کرده و حمایت ایالات متحده از چنین طرح‌هایی افزایش یافته است. این پروژه‌ها را می‌توان بخشی از استراتژی ایالات متحده با هدف تعمیق وابستگی انرژی یونان به ایالات متحده دانست. در دوران دولت ترامپ، مقامات ایالات متحده نقش مهمی به ویژه در پروژه‌های انرژی استراتژیک در یونان داشتند.

بیشتر بخوانید:  توسعه روابط ترکیه و ایران در جهت مثبت

تلاش یونان برای تغییر شکل نقشه انرژی اروپای جنوب شرقی از حمایت قوی سفیر ایالات متحده در آتن نیز برخوردار شده است. به باور او، نقش FSRU الکساندروپلیس هم برای تنوع بخشیدن به منابع انرژی برای پاسخ به انحصار گاز روسیه و هم برای تضمین امنیت انرژی یونان و کشورهای همسایه ضروری شد. توانایی FSRU برای تحویل LNG به بلغارستان، رومانی، اوکراین و سایر کشورها برای امنیت انرژی منطقه ضروری است.

از سال ۲۰۲۴، صادرات LNG ایالات متحده نقش مهمی در تامین انرژی اروپا ایفا می‌کند و تقریباً ۴۸ درصد از کل واردات LNG اروپا را تشکیل می‌دهد. این سومین سال متوالی است که ایالات متحده بزرگترین تامین کننده LNG اروپا است. در طول دولت ترامپ از ۲۰۱۷ تا ۲۰۲۱، رویکرد اصلی سیاست امنیت انرژی ایالات متحده شامل افزایش تولید انرژی و رسیدن به استقلال انرژی بود.

در این میان، توسعه سریع گاز شیل و تولید نفت شیل به ویژه با کاهش وابستگی ایالات متحده به منابع انرژی خارجی، موقعیت ایالات متحده را تقویت کرد. ترامپ مجموعه‌ای از سیاست‌ها را با هدف تبدیل ایالات متحده به کشوری «مسلط بر انرژی» دنبال کرد.

ایالات متحده در مناطق استراتژیک برای تضمین دسترسی و امنیت منابع انرژی در سراسر جهان سرمایه‌گذاری می‌کند. در این زمینه، واشنگتن مدیترانه شرقی را فرصتی برای تنوع بخشیدن به تامین انرژی اروپا و افزایش انعطاف‌پذیری در برابر سیاست‌های انرژی روسیه می‌داند. مشارکت انرژی با یونان، قبرس و اسرائیل به ویژه در خدمت این استراتژی است. حضور نظامی آمریکا در منطقه و تعاملات دیپلماتیک آن برای تقویت منافع استراتژیک این کشور مورد استفاده قرار می‌گیرد.

در نتیجه، منابع انرژی مدیترانه شرقی نه تنها برای ایالات متحده اهمیت اقتصادی دارد، بلکه از اهمیت استراتژیک، امنیتی و دیپلماتیک نیز برخوردار است. این منابع هم برای امنیت انرژی جهانی و هم برای پیشبرد منافع منطقه‌ای ایالات متحده حیاتی تلقی می‌شوند.

اردوغان مقابل ترامپ

اما این رویکرد ترامپ میتواند واکنش ترکیه و رییس جمهور آن، رجب طیب اردوغان، را در پی داشته باشد، هرچند که این دو رییس جمهور معمولا روابط نزدیکی دارند. کشف ذخایر هیدروکربنی در دریای مدیترانه شرقی، توازن‌های منطقه‌ای را تغییر داده و این منطقه را به یکی از مراکز مهم برای شرکت‌های نفت و گاز پیشرو جهان تبدیل کرده است. این پویایی جدید بسیاری از موضوعات مورد بحث را میان بازیگران منطقه‌ای از جمله محدودیت صلاحیت دریایی و استخراج، پردازش و حمل و نقل منابع مطرح کرد. در حالی که اکثر این موضوعات مورد توجه ویژه ترکیه است، بخشی از آن‌ها مستقیماً منافع ترکیه در منطقه را هدف قرار می‌دهد.

ترکیه اولین گام بزرگ خود را برای پیوستن به جستجوی انرژی در منطقه در سال ۲۰۰۷ برداشت. البته چون این میادین دارای بخشی از فضای مورد اختلاف با قبرس است، ترکیه عملاً شروع به ترسیم مرزهای فلات قاره و منطقه انحصاری اقتصادی خود کرده است. باید توجه داشت که‌عدم حضور ترکیه و لیبی در مجمع گاز مدیترانه شرقی، علیرغم اینکه بازیگران اصلی منطقه هستند، نشان می‌دهد که این یک ابتکار همکاری فراگیر نیست.

در واقع، از اوایل دهه ۲۰۰۰، ترکیه فراز و نشیب‌های زیادی را در جنگ انرژی خود در شرق مدیترانه تجربه کرده است. با توجه به آخرین تحولات، ترکیه در هر فرصتی اعلام می‌دارد که اجازه نمی‌دهد حقوق خود در منطقه نابود شود. در همین حال، این کشور با فعالیت‌های حفاری سریع خود، علیرغم همه تلاش‌های ممانعت کننده همچنان به حضور خود در منطقه ادامه می‌دهد. این منطقه از اهمیت بالایی برای آنکارا دارد بطوریکه مدیترانه شرقی به عنوان «ماوی وطن» بخش مهمی از سیاست خارجی آن را تشکیل می‌دهد. بنابراین هرگونه همکاری ترامپ با رقبای ترکیه در این منطقه می‌تواند روابط او با اردوغان را تیره کند.

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.