به نوشته رویترز، قیمت جهانی نفت در معاملات روز گذشته و در آستانه سال‌نوی میلادی، نوسان چندانی را تجربه نکرد. به‌نظر می‌رسد بازار انرژی در انتظار دریافت داده‌های اقتصادی چین و آمریکا است تا منحنی رشد اقتصادی را در بزرگ‌‌‌‌‌‌ترین خریداران نفت دنیا بررسی کند.

افت بیشتر از حد انتظار سطح ذخایر استراتژیک نفت‌خام ایالات‌‌‌‌‌‌متحده در هفته منتهی به ۲۰دسامبر، قیمت هر دو شاخص‌‌‌‌‌‌ عمده نفتی را تا حدود ۱.۵درصد در هفته گذشته افزایش داد. از سوی دیگر خبرهای مثبت درخصوص رشد اقتصادی چین در سال‌آینده میلادی نیز از قیمت جهانی نفت حمایت‌کرده ‌‌‌‌‌‌است. مقامات چین تصویب کرده‌اند رقمی معادل ۳‌تریلیون یوآن اوراق قرضه ویژه جهت حمایت از اقتصاد این کشور، در سال‌جدید میلادی منتشر کنند. برای خاورمیانه و به‌ویژه تولیدکنندگان نفت حوزه خلیج‌‌‌‌‌‌فارس، موضوع ژئوپلیتیک روز انرژی حول محوریت وابستگی به مصرف‌کنندگان شرقی، تجارت و جریان سرمایه‌گذاری بین اقتصادهای نوظهور، تعریف می‌شود.

نقش کمرنگ تحولات سیاسی بر بازار نفت

اکنون درمیان فعالان بازار جهانی نفت اجماعی وجود دارد مبنی‌بر اینکه پیش‌فرض قدیمی ارتباط مستقیم قیمت این کالای استراتژیک با تحولات منطقه خاورمیانه، دیگر معنا و مفهوم گذشته را ندارد. از ۷‌ اکتبر ۲۰۲۳، شاهد تشدید مداوم درگیری‌ها از جمله افزایش تعداد بازیگران دولتی و غیردولتی درگیر در جنگ اسرائیل و غزه بوده‌‌‌‌‌‌ایم، با این‌وجود اما، قیمت نفت در محدوده ۷۰ تا ۹۰ دلار در هر بشکه باقی‌مانده‌است. بالاترین قیمت‌‌‌‌‌‌ نفت‌‌‌‌‌‌خام برنت را در اکتبر ۲۰۲۳ و همچنین پس از حمله ایران به اسرائیل در آوریل۲۰۲۴، شاهد بودیم، با این‌حال قیمت‌های بالا پس از یک جهش نسبی، هرگز در سطح پایداری قرار نگرفت و حتی در مقاطعی در اثر تنش‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ بین طرف‌های درگیر در منازعات، کاهش نیز یافت. واضح است که بازار جهانی انرژی درک دقیقی از ریسک‌های مرتبط با زیرساخت انرژی به‌جای ریسک‌های سیاسی دارد؛ این در حالی است که اطمینان در مورد در دسترس‌بودن عرضه و تامین به موقع، از سوی منابعی جدیدتر مانند تولید کشورهای غیراوپک و منطقه آمریکای‌شمالی، همچنان ثبات قیمت را حفظ می‌کند.

تطبیق بازار انرژی با تحولات

به‌نظر می‌رسد بازار، تغییر جهت تقاضا به‌‌‌‌‌‌واسطه پویایی اقتصاد چین و فاصله‌گرفتن این کشور از رشد زیرساخت‌‌‌‌‌‌محور و حتی کاهش جمعیت آن را به‌خوبی درک کرده‌است. فعالان بازار نفت درک می‌کنند که ویرانی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها در غزه و لبنان و حملات مستقیم اسرائیل و ایران به یکدیگر، تاثیر بسزایی بر ذخایر نفتی و حمل‌ونقل و حتی تجارت نفت نداشته‌است. علاوه‌بر این‌ به‌رغم تهدید موشکی و پهپادهای حوثی‌‌‌‌‌‌های یمن، محموله‌‌‌‌‌‌های نفتی مسیرهای جایگزین و البته طولانی‌‌‌‌‌‌تری در مسیرهای ترانزیت خود پیدا‌کرده و به‌این‌ترتیب محصولات انرژی‌محور و کالاهای تجاری تا حد کمی تحت‌تاثیر تحرکات حوثی‌‌‌‌‌‌ها، قرارگرفته‌‌‌‌‌‌اند. نتیجه متاثرکننده از بیش از یک سال‌جنگ این است که اقتصاد خاورمیانه دچار چالش‌های جدی شده‌است، تجارت و سرمایه‌گذاری در منطقه ضعیف شده‌‌‌‌‌‌ و مناطقی که بیشترین آسیب را دیده‌‌‌‌‌‌اند، جوامعی هستند که کم‌ترین عرضه را از نظر صادرات محصولات انرژی‌محور دارند. اقتصاد غزه پیش از این وقایع نیز در سطح بین‌الملل منزوی شده‌بود، بنابراین هیچ نشانه جدیدی از اثرات مخرب جنگ در مراودات اقتصادی و تجاری این منطقه قابل‌مشاهده نیست. از سوی دیگر، صادرات گاز اسرائیل به مصر و تولید آن در میادین فراساحلی این کشور استمرار داشته و در واقع زیرساخت‌های انرژی اسرائیل تا حد زیادی، دست‌نخورده باقی ‌مانده‌است. لبنان اما‌ احتمالا بیشترین آسیب را از نظر رشد فعالیت‌های اقتصادی تجربه کرده‌است. UNDP برآورد می‌کند که لبنان در سال‌جاری میلادی، تا ۹.۲‌درصد از تولید ناخالص داخلی خود را از دست خواهد داد. مصر از سوی دیگر، به دلیل کاهش تردد در کانال سوئز درآمد سالانه ۶‌میلیارد دلاری خود را از دست داده‌است.

نقش کمرنگ تحریم‌های نفتی ایران

به نوشته ژورنال دانشگاه جرج‌‌‌‌‌‌تاون، در غیاب حمله مستقیم به زیرساخت‌های پالایش یا صادرات نفت ایران، تحریم‌های سنگین علیه این کشور، مانع از رفع نیازهای مشتریان نفت آن در چین و فراتر از آن نشده‌است. صادرات نفت ایران در سال‌۲۰۲۴ میلادی، حدود ۱.۷‌میلیون بشکه در روز برآورد شده‌است. با وجود تهدید به تلافی هرگونه همکاری یا همراهی با حملات نظامی آمریکا یا اسرائیل علیه ایران، تاسیسات تولید و صادرات نفت کشورهای نفت‌خیز حوزه خلیج‌‌‌‌‌‌فارس، تاکنون با خطر حملات نظامی مواجه نشده‌‌‌‌‌‌اند.

نقش چین در بازار نفت

فراتر از تاثیر بی‌‌‌‌‌‌ثباتی‌‌‌‌‌‌های مداوم در منطقه نفت‌خیز خاورمیانه، گذار اقتصادی چین از رونق ساخت‌‌‌‌‌‌وساز تحت‌حمایت دولت، به استراتژی ارتقای زنجیره ارزش صادرات این کشور، به تعدیل قیمت نفت کمک شایانی کرده‌است. بسیاری از سرمایه‌گذاران نفتی امیدوار بودند که اقدامات محرک اقتصادی چین باعث افزایش تقاضای نفت شود، اما تقاضای نفت این کشور صنعتی، حساسیت نسبتا پایینی نسبت به این دسته از اقدامات اقتصادی دارد. سازوکار اینکه چگونه دولت چین در قالب اعطای وام به بخش‌های زیرمجموعه خود کمک مالی می‌کند هنوز مشخص نیست، با این وجود اما، استمرار روند رونق مسکن و ساخت‌‌‌‌‌‌و‌‌‌‌‌‌ساز که پیش از این تقاضای نفت این کشور را تقویت می‌کرد، بعید است. سرعت کنونی و ترکیب رشد اقتصادی چین در آینده ممکن است به فروکش‌کردن سرعت رشد تقاضای نفت منجر شود. به‌عنوان مثال، برخی از تحلیلگران تخمین می‌زنند که تقاضای نفت چین ممکن است تنها ۰.۱ تا ۰.۱۵‌میلیون بشکه در روز به ازای هریک‌درصد افزایش در رشد تولید ناخالص داخلی این کشور افزایش یابد. طبق داده‌های آژانس بین‌المللی انرژی، طی دهه‌گذشته، افزایش سالانه تقاضای نفت چین به‌طور متوسط بیش از ۶۰۰‌هزار بشکه در روز بوده که بیش از ۶۰‌درصد از متوسط افزایش تقاضای جهانی را تشکیل می‌دهد. صندوق بین‌المللی پول انتظار دارد رشد اقتصادی چین از ۵.۲‌درصد در سال‌۲۰۲۳ به ۴.۸‌درصد در سال‌جاری و ۴.۵‌درصد در سال‌۲۰۲۵ کاهش یابد.

افق قیمت نفت

به باور کارشناسان حوزه انرژی، تا زمانی‌که تولید، پالایش و تاسیسات حمل‌ونقل نفت کشورهای حوزه خلیج‌‌‌‌‌‌فارس مورد تعرض قرار نگیرد و تقاضای نفت چین ضعیف باقی‌بماند، قیمت‌‌‌‌‌‌ در محدوده ۷۰ تا ۷۵دلار در هر بشکه ثابت خواهد ماند. همچنین کاهش تولید اوپک و اوپک‌‌‌‌‌‌پلاس حداقل برای عربستان‌‌‌‌‌‌سعودی، روسیه، عراق، امارات‌‌‌‌‌‌متحده‌‌‌‌‌‌عربی، کویت، قزاقستان، الجزایر و عمان، تا پایان سال‌۲۰۲۵ و پس از آن به قوت خود باقی خواهد ماند. شایان ذکر است، ظرفیت اضافه تولید، به‌ویژه در عربستان‌‌‌‌‌‌سعودی، ضربه‌گیر قابل‌توجهی در‌برابر ریسک‌های قیمتی به‌حساب می‌آید.

منبع: دنیای اقتصاد