بانک شهر در جاده خاکی نفت؛ تکرار راهی که یکبار بانک آینده را زمین زد

به گزارش انرژی پرس، در حالی که کارشناسان و حتی رهبری بارها هشدار دادهاند که بانکها نباید در باتلاق بنگاه داری فرو بروند، اما بانک شهر همچنان بیاعتنا به این تذکرات، تمایل عجیبی به چنگ انداختن بر کسب و کارهای غیربانکی دارد؛ گویی اصرار دارد برخلاف جریان سیاستگذاری کشور، حضورش را در این عرصه نیز تثبیت کند.
خبر ورود بانک شهر به صنعت نفت، شاید در ظاهر یک سرمایهگذاری استراتژیک به نظر برسد، اما آنچه از لایههای پنهان این حرکت بیرون میزند، چیزی شبیه یک انحراف جدی از ماموریت بانکداری و بازگشت به چرخه خطرناک بنگاهداری است؛ چرخهای که پیشتر بانک آینده را به فروپاشی رساند.
بانک شهر که در ابتدای سال ۱۴۰۳ بیش از ۲۶ همت زیان انباشته داشت و به سختی از آن خارج شد، حالا در اقدامی عجیب پا به میدانی گذاشته که نه تجربهاش را دارد و نه زیرساخت آن را.
تأسیس شرکت گمنام «سرمه آسیا»
این بانک، بیسروصدا، شرکتی به نام «اکتشاف و تولید سرمه آسیا» را در آبان ۱۴۰۳ تاسیس کرد؛ شرکتی که سرمایه ثبتشدهاش تنها ۱۰ میلیون تومان است و کوچکترین نشانی از آن نه وبسایت، نه گزارش فعالیت، نه حتی یک صفحه رسمی وجود ندارد. تمام اطلاعات موجود درباره این شرکت از چند آگهی استخدامی پراکنده به دست آمده است.
حضور مرموز در یک قرارداد بزرگ حفاری
با این حال، همین شرکت نوپای بی سابقه ناگهان در کمتر از ۶ ماه پس از تاسیس در کنسرسیوم یک قرارداد بزرگ حفاری دریایی در کنار ABIS و تجارت هرمس حاضر میشود و در اردیبهشت امسال، در نمایشگاه بینالمللی صنعت نفت، قرارداد خرید تضمینی خدمات دو دستگاه حفاری دریایی را با امضای مستقیم مدیرعامل بانک شهر ثبت میکند.
سوال اینجاست؟ چرا مهدی احمدی، مدیرعامل یک بانک باید در نقش پیمانکار حفاری دریایی ظاهر شود؟
این ورود، درست خلاف تاکیدهای مکرر سیاستهای کلی نظام و سخنان صریح رهبر انقلاب است که بارها گفتهاند بانکها باید از بنگاهداری خارج شوند، نه اینکه شرکت حفاری تاسیس کنند و رقابت را برای شرکتهای باسابقه نفتی تنگتر کنند.
هشدار کارشناسان درباره پیامدهای ورود بانکها به نفت
کارشناسان نیز درباره این اقدام هشدارهای جدی دارند. وحید شقاقیشهری آن را علامت اشتباه در اقتصاد کلان میخواند و میگوید بانکها درگیر ناترازیاند و اساسا توان اجرای پروژههای نفتی را ندارند. بهجای آن باید تامین مالی کنند و بگذارند شرکتهای تخصصی با تجربه و تکنولوژی کار را پیش ببرند.
مصطفی سعیدی هم یادآوری میکند که تجربه کنسرسیومها در ایران، از جمله در پارس جنوبی، پر از توقف، هزینههای سنگین و ناکارآمدی بوده و ورود بانکها تنها رقابت ناعادلانه و رانت ایجاد میکند.
بیتوجهی به ظرفیت عظیم پیمانکاران باسابقه
نکته مهمتر اینکه ظرفیت خالی عظیمی در شرکتهای نفتی باسابقه کشور وجود دارد: پتروپارس، اویک، قرارگاه خاتم، مپنا و دهها پیمانکار دیگر که هم تجربه دارند و هم زیرساخت.
آنها مشکل اجرای پروژه ندارند؛ مشکل تامین مالی دارند. بانک شهر میتوانست نقش طبیعی خود یعنی تامین مالی را ایفا کند. اما ترجیح داده در نقش پیمانکار ظاهر شود و چرخ اختراع شده را دوباره اختراع کند؛ آن هم در صنعتی که هر خطای مدیریتیاش میتواند میلیاردها دلار زیان ایجاد کند.
ریسک تحریم، نبود شفافیت و احتمال تکرار تجربه بانک آینده
نگرانی کارشناسان این است که سرمه آسیا نه سابقه دارد، نه شفاف است، نه ابزارهای لازم برای پروژههای های ریسک نفتی را دارد. ورود چنین شرکتی به پروژههای نفتی میتواند نهتنها پروژهها را زمینگیر کند، بلکه بانک شهر را دوباره وارد باتلاق زیانهای سنگین کند؛ همان مسیری که بانک آینده را به انحلال کشاند.
در شرایطی که حتی جستجوی نام سرمه آسیا نتیجه قابل اتکایی نمیدهد و مهدی احمدی هیچ توضیحی درباره چرایی این تصمیم ارائه نکرده، شفافیت به حداقل رسیده و بدبینیها به اوج.
علاوه بر این با شرایط تحریمی موجود، حتی ممکن است بسیاری از تجهیزات مورد نیاز هرگز امکان ورود به کشور را پیدا نکنند و پروژه عملاً به بنبست برسد؛ ریسکی که نهتنها بیتوجهی به آن توجیهپذیر نیست، بلکه میتواند هزینههای سنگینی به اقتصاد تحمیل کند.
برچسب ها :بانک آینده ، بانک شهر ، حفاری نفت ، صنعت نفت
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰