این اختلاف قیمت باعث‌شده که مصرف روزانه بنزین در ایران به حدود ۱۲۵‌میلیون لیتر برسد، رقمی که با استانداردهای جهانی همخوانی ندارد.  از سوی دیگر، توزیع یارانه‌های بنزین به‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شدت ناعادلانه است. افرادی که خودروهای پرمصرف و بیشتری دارند، سهم بیشتری از این یارانه دریافت می‌کنند، درحالی‌که اقشار کم‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌درآمد که ممکن است خودرو نداشته باشند، عملا بهره‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای از این یارانه نمی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌برند.

بر اساس آمار، حدود ۴۰‌درصد یارانه بنزین نصیب ۲۰‌درصد ثروتمندترین افراد جامعه می‌شود. این عدم‌توازن نه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌تنها به افزایش شکاف طبقاتی دامن می‌زند، بلکه اعتماد عمومی به سیاست‌های دولت را کاهش می‌دهد. این میزان مصرف نه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌تنها باعث افزایش فشار به منابع داخلی و محیط‌زیست می‌شود، بلکه در بلندمدت منجر به کمبود سوخت و ناترازی در عرضه و تقاضای بنزین می‌‌شود. اگر دولت این یارانه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها را هدفمندتر و عادلانه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌تر توزیع می‌کرد، می‌توانست مصرف را کنترل‌کرده و تنها به افراد کم‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌درآمد کمک کند.

کسری‌بودجه و عدم‌کارآیی اقتصادی

دولت ایران به ازای هر لیتر بنزین یارانه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای معادل ۴۰‌هزار‌تومان پرداخت می‌کند و این موضوع ‌بار مالی سنگینی بر دوش دولت می‌گذارد. بر اساس اظهارات معاون اجرایی رئیس‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌جمهوری، محمد جعفر قائم پناه دولت روزانه حدود ۶‌هزار ‌میلیارد‌تومان برای یارانه بنزین هزینه می‌کند. این مقدار هزینه در حالی است که درآمدهای نفتی کشور به دلیل تحریم‌ها و کاهش صادرات نفت کاهش‌یافته و دولت برای تامین این یارانه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها با مشکل مواجه است. یکی از اثرات منفی این سیاست، کسری‌بودجه است. دولت برای پوشش این کسری‌بودجه ممکن است مجبور به چاپ پول و افزایش نقدینگی شود که خود یکی از عوامل اصلی تورم در کشور است. به‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌طور کلی، یارانه‌های سنگین نه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌تنها باعث افزایش نقدینگی و تورم می‌شوند، بلکه با کاهش کارآیی اقتصادی، منجر به بروز مشکلات ساختاری در اقتصاد می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شوند؛ این در حالی است که دولت می‌تواند با استفاده از این منابع مالی برای سرمایه‌گذاری در پروژه‌های زیرساختی یا حمایت از بخش‌های تولیدی، رشد اقتصادی کشور را تحریک کند. پرداخت یارانه بنزین همچنین باعث ایجاد ناپایداری مالی در کشور می‌شود. این یارانه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها به‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌طور عمده برای تامین سوخت مصرفی داخلی استفاده می‌شوند، اما از آنجا که منابع نفتی کشور محدود است، این پرداخت‌ها می‌تواند در بلندمدت به یک ‌بار مالی سنگین تبدیل شود، درحالی‌که دولت‌های بسیاری در سراسر جهان به‌دنبال راه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌حل‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هایی برای کاهش یارانه‌های انرژی و افزایش درآمدهای مالیاتی هستند، ایران همچنان در دام یارانه‌های سنگین گرفتار شده‌است.

آثار اجتماعی و زیست‌محیطی یارانه بنزین

یارانه بنزین نه‌تنها از لحاظ اقتصادی بلکه از دیدگاه‌های اجتماعی و زیست‌محیطی نیز چالش‌های زیادی ایجاد ‌کرده‌است. مصرف بیش از حد بنزین که به‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌طور مستقیم به قیمت پایین و یارانه‌های دولتی مربوط است، یکی از دلایل اصلی آلودگی هوا و تغییرات اقلیمی در ایران است. در بسیاری از کلان‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شهرهای ایران، به‌ویژه تهران، آلودگی هوا به یکی از بحران‌های جدی تبدیل شده‌است. استفاده بی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌رویه از خودروهای شخصی، به‌ویژه در مناطقی که سیستم حمل‌ونقل عمومی ناکافی است، به افزایش انتشار گازهای گلخانه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای و آلودگی محیط‌زیست منجر می‌شود. علاوه‌بر این، یارانه بنزین به‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌طور غیرمستقیم بر توزیع ثروت تاثیر منفی می‌گذارد. با اینکه این یارانه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها به‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌طور کلی برای کاهش فشار اقتصادی بر افراد کم‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌درآمد طراحی شده‌اند، اما در عمل بخش عمده‌ای از این یارانه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها به افرادی می‌رسد که از نظر اقتصادی توانمندتر هستند. افرادی که خودروهای گران‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌قیمت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌تر و پرمصرف‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌تری دارند، از یارانه‌های بیشتری بهره‌مند می‌شوند، درحالی‌که اقشار کم‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌درآمد که قادر به خرید خودرو نیستند، هیچ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گونه نفعی از این یارانه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها نمی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌برند. این ناعادلانه‌بودن سیاست‌های یارانه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای نه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌تنها موجب تشدید شکاف طبقاتی می‌شود بلکه بر بی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اعتمادی مردم به دولت و افزایش نارضایتی اجتماعی دامن می‌زند.

اصلاح یارانه بنزین

هدفمند‌کردن یارانه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها و افزایش تدریجی قیمت بنزین همراه با تخصیص یارانه نقدی به اقشار کم‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌درآمد می‌تواند به کاهش مصرف بی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌رویه و بهبود عدالت اجتماعی کمک کند. این سیاست باید با دقت پیاده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌سازی شود تا تاثیرات منفی آن بر اقشار ضعیف به حداقل برسد، همچنین گسترش حمل‌ونقل عمومی با سرمایه‌گذاری در سیستم‌های حمل‌ونقل می‌تواند وابستگی به خودروهای شخصی را کاهش داده و مصرف سوخت را به‌طور چشمگیری کاهش دهد. کشورهای پیشرفته مانند ژاپن و آلمان نمونه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های موفقی در این زمینه هستند که نشان می‌دهند زیرساخت‌های حمل‌ونقل عمومی می‌تواند تاثیر مستقیمی بر کاهش مصرف سوخت داشته‌باشد. در کنار این اقدامات، استفاده از ابزارهای مالیاتی نیز می‌تواند به تخصیص بهینه منابع کمک کند. اعمال مالیات بر خودروهای پرمصرف و تخصیص درآمد حاصل از آن برای توسعه انرژی‌های تجدیدپذیر یا حمایت از اقشار کم‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌درآمد می‌تواند به تعادل اقتصادی و محیط‌زیستی کمک کند. علاوه‌بر این، آگاهی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌بخشی و تغییر فرهنگ مصرف یکی از اقدامات مهم در کاهش مصرف سوخت است. برنامه‌های آموزشی و رسانه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها نقش موثری در تغییر رفتار مصرف‌کنندگان و تشویق به استفاده بهینه از منابع دارند.

در نهایت، استفاده از تجربیات جهانی و مطالعه کشورهایی که در مدیریت مصرف سوخت موفق بوده‌اند، می‌تواند به طراحی سیاست‌های موثرتر کمک کند. به‌عنوان مثال، حذف تدریجی یارانه‌های سوخت در اندونزی و مالزی نمونه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هایی از تجربیات موفقی هستند که می‌توانند به‌عنوان الگوی مناسب در ایران نیز مورد‌استفاده قرار گیرند. در نهایت، دولت باید تدابیری اتخاذ کند که یارانه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها تنها به افرادی که واقعا به آن نیاز دارند، تعلق گیرد و از پرداخت یارانه‌های غیرهدفمند به افرادی که مصرف بالایی دارند جلوگیری شود، یارانه بنزین در ایران با وجود مزایای کوتاه‌مدت خود، مشکلات زیادی را در زمینه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های اقتصادی، اجتماعی و زیست‌محیطی به‌دنبال دارد. مصرف بی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌رویه بنزین، توزیع ناعادلانه یارانه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها، فشار بر بودجه‌دولت و آثار منفی بر محیط‌زیست از جمله چالش‌های اصلی این سیاست است. دولت باید با اصلاح تدریجی سیاست‌های یارانه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای و استفاده از منابع حاصل از افزایش قیمت برای حمایت از اقشار کم‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌درآمد، به سمت یک راه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌حل پایدار و متوازن حرکت کند. تنها در این‌صورت است که می‌توان از منابع ملی به‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌طور موثرتر استفاده کرد و به توسعه پایدار در کشور دست‌یافت.

منبع: دنیای اقتصاد