پاکسازی هلدینگ خلیج فارس از معاونهای بحرانزا؛ راه سخت شریعتمداری برای پایان دوران آشفتگی +فیلم
به گزارش اختصاصی «انرژی پرس»، هلدینگ پتروشیمی خلیج فارس، غول پیکر پتروشیمی ایران، در چنگال سوءمدیریتی عمیقی گرفتار آمده است. تصمیمات عجولانه، هزینههای گزاف و بیحسابوکتاب، تصمیمگیریهای پشت پرده برای چیدمان نفرات مدیریتی و اولویتدهی به منافع شخصی به جای منافع شرکت، این غول خفته را در باتلاقی از بدهیها، پروژههای نیمهکاره و مدیریت ناکارآمد گرفتار کرده است.
معاونت مالی و طرح و برنامهریزی، بهعنوان دو بازوی اصلی این هلدینگ، بهجای هدایت کشتی به سوی ساحل امن سودآوری، آن را به صخرههای زیاندهی کوبیدهاند. از هدر رفت میلیاردها تومان از سرمایه سهامداران در سرمایهگذاریهای بیبازده گرفته تا پرداخت حقوقهای نجومی به مدیران و کارکنان، همه و همه گواه بر بیکفایتی در این هلدینگ است.
آیا میتوان امیدوار بود که با تغییر مدیریت، این کشتی غرقشده دوباره به آب انداخته شود و به مسیر رشد و شکوفایی بازگردد؟
تغییر سکاندار در هلدینگ خلیج فارس
سکان هدایت بزرگترین شرکت سهامی کشور، یعنی هلدینگ پتروشیمی خلیج فارس که نقش محوری در اقتصاد ایران، بهویژه در حوزه ارزآوری را ایفا میکند اکنون به دست محمد شریعتمداری سپرده شده است. اما آیا او هلدینگی را به ارث میبرد که در مسیر رشد و شکوفایی گام برمیدارد یا اینکه با چالشهای جدی دست و پنجه نرم میکند؟
خلیج فارس؛ غرق در باتلاق پروژههای نیمهکاره
بررسیها نشان میدهد که پروژههای بلندپروازانهای که در مجمع سالانه عادی مربوط به سال ۱۴۰۰ از سوی هیات مدیره برای توسعه هلدینگ تعریف شده بود، به طور عمده به سرانجام نرسیدهاند. از ۲۸ پروژه با ظرفیت تولیدی بیش از ۲۰ تن و با سرمایهگذاری بیش از ۱۴.۴ میلیارد دلار و ۱۲.۲ هزار میلیارد تومان، تنها بخش کوچکی از آن به بهرهبرداری رسیده و بسیاری دیگر در مراحل اولیه یا حتی در حد طرح روی کاغذ باقی ماندهاند.
یکی از معضلات شریعتمداری در هلدینگ خلیج فارس معاونت طرح و برنامه است که شنیدهها از این حکایت دارد که معاونت این بخش یعنی حسن نشان زاده روز گذشته از این سمت استعفا داده است. عملکرد نشان زاده در معاونت برنامه ریزی و توسعه کسب و کار گروه طی دوره فعالیتش بسیار نامطلوب بوده است.
بررسیهای «انرژی پرس» نشان میدهد،از ۱۴ پروژه اصلی (۱- خطوط لوله، تاسیسات و اسکله پالایش گاز بیدبلند، ۲- پالایش گاز یادآوران، ۳- پتروشیمی هنگام، ۴- پتروشیمی آپادانا، ۵- پتروشیمی گچساران، ۶- پتروشیمی ارغوان گستر ایلام، ۷- پتروشیمی صدف، ۸- صنایع پتروشیمی دهدشت، ۹- طرح بهسازی و احداث تاسیسات جمع آوری گازهای مشعل، ۱۰- صنایع پلیمر گچساران، ۱۱- پتروشیمی ابن سینای اندیمشک، ۱۲- PDH/PP پتروشیمی پارس، ۱۳- مگا پروژه ماهشهر و ۱۴- مگا پروژه عسلویه)، تنها ۲ پروژه یعنی پالایش گاز هویزه و گچساران به بهرهبرداری رسیده، ۳ پروژه دیگر نیز یا نیمه تمام باقی ماندهاند یا در مرحله عملیاتی شدن قرار دارند. مابقی پروژهها هیچکدام اجرایی نشده و حتی به مرحله انتخاب پیمانکار و اجرای پروژه هم نرسیده است.
همچنین از ۶ پروژه کلیدی پایین دستی (پترو فراز هوران، پتروشیمی آوات اورامان، پتروآرمند لردگان، صنایع شیمیایی نگین سنقر، طرح پایین دست پتروشیمی ارومیه و پتروپرک پویا) نیز بلاتکلیف ماندهاند و هیچکدام اجرایی نشدهاند.
از سوی دیگر پروژههای پارکهای صنعتی پاییندستی (کریستال ملامین ارومیه و لردگان، اوره رزینی لردگان، پتروشیمیایی بروجن و پلیپروپیلن ایلام) که قرار بود به ایجاد اشتغال و افزایش تولید کمک کنند نیز هیچکدام به بهرهبرداری نرسیده، بررسیها نشان میدهد پروژه پارکهای تعریف شده در قالب شرکت پارکهای افق قرار گرفته که تمرکز این شرکت نیز بر روی خرید باشگاه استقلال بوده و اتفاق خاصی برای طرح پارکها رخ نداده است.
بررسیهای دقیقتر نشان میدهد که نه تنها پروژههای بزرگ، بلکه حتی طرحهای درون مجتمعی با هدف افزایش بهرهوری و سوددهی نیز با کندی پیشرفت کردهاند؛ به این شکل که از ۸ طرح درونمجتمعی (طرح تصفیه خانه مرکزی پتروشیمی بندرامام، طرح بازسازی واحد پارازایلین پتروشیمی بوعلی سینا، طرح منوکسید کربن پتروشیمی کارون، طرح شیرین سازی برش سنگین پتروشیمی نوری، طرح بازیابی گازهای فلر پتروشیمی نوری، طرح بازیافت اتان پتروشیمی بندرامام، طرح کلرآلکالی پتروشیمی بندرامام و طرح تبدیل گرید از الیاف به بطری پتروشیمی شهید تندگویان) که با هدف رفع موانع تولید، توسعه محصولات جدید و افزایش سوددهی شرکتها با سرمایه گذاری ۴۵۸ میلیون دلار و ۱.۵ هزار میلیارد تومان تعریف شده بود تنها یک یا دو طرح اجرایی شده است.
ناکامیهای پی در پی در هلدینگ خلیج فارس؛ ریشه در کجاست؟
یکی از مهمترین دلایل عدم اجرایی شدن طرحهای هلدینگ خلیج فارس، مشکلات مرتبط با تامین مالی است. اما بررسی دقیقتر نشان میدهد که مشکل صرفا کمبود منابع مالی نبوده، بلکه نحوه مدیریت معاونتها به ویژه معاونت مالی و طرح و برنامهریزی و همچنین تخصیص منابع نیز نقش بسیار مهمی در این ناکامیها داشته است.
بررسی عملکرد هلدینگ خلیج فارس نشان میدهد این هلدینگ فاقد یک برنامه مشخص و بلندمدت برای تامین مالی پروژهها بوده است. در نتیجه، بودجههای مصوب به طور کامل جذب نشده و اولویتبندی مناسبی در تخصیص منابع صورت نگرفته است.
همچنین منابع مالی به جای اینکه بر اساس اهمیت و اولویت پروژهها تخصیص یابند، بیشتر به پروژههایی که مورد علاقه مدیران ارشد بودهاند، اختصاص یافته است. این امر منجر به ایجاد رانت شده و به نفع پروژههای کلان تمام نشده است.
از سوی دیگر، عدم وجود یک سیستم مدیریت پروژه قوی و کارآمد، باعث شده است که پروژهها با تاخیر مواجه شده و هزینههای آنها افزایش یابد. همچنین، نبود نظارت کافی بر اجرای پروژهها، منجر به بروز مشکلات فنی و اجرایی شده است.
بررسیهای «انرژی پرس» حاکی از آن است که تصمیمگیریهای مهم در هلدینگ خلیج فارس به صورت غیرشفاف و بر اساس روابط شخصی صورت گرفته و همین امر باعث شده است که بسیاری از پروژهها به دلیل عدم حمایت مدیران ارشد یا عدم انتخاب مهرههای مورد نظر آنها با شکست مواجه شوند.
برای حفظ روابط شخصی و جلب رضایت برخی افراد خاص، قراردادهای غیرمعمول و خارج از روالهای معمول با شرکتهای خاص منعقد میشود که این امر باعث افزایش هزینهها و کاهش کیفیت پروژهها میشود.
بسیاری از کارشناسان بر این موضوع تاکید میکنند که در هلدینگ خلیج فارس واحدهای تولیدی از واحدهای طرح باید تفکیک شود و نباید هردو بخش تحت نظر یک معاونت باشد، آنها ایجاد یک معاونت مستقل برای مدیریت پروژهها را ضروری میدانند.
مشکلات موجود در هلدینگ خلیج فارس ریشه در سوءمدیریت، بیبرنامگی و عدم شفافیت دارد. برای برونرفت از این وضعیت، نیاز به تغییرات اساسی در ساختار سازمانی، رویکرد مدیریتی و فرهنگ سازمانی است. با اتخاذ راهکارهای پیشنهادی، میتوان امیدوار بود که هلدینگ خلیج فارس بتواند به جایگاه واقعی خود در صنعت پتروشیمی دست یابد.
بحران مالی خلیج فارس با تصمیمات فاجعه بار پناهیان در معاونت مالی
اما ماجرا به اینجا ختم نمیشود؛ تصمیمات اتخاذ شده در معاونت مالی، سرمایهگذاری و سهام گروه صنایع پتروشیمی خلیج فارس تحت مدیریت حسین پناهیان، شرکت را با چالشهای جدی مواجه ساخته است.
جدیدترین گزارش مالی شرکت تصویری نگرانکننده از وضعیت مالی این غول پتروشیمی کشور ارایه میدهد. بر این اساس این گزارش طی یک ساله منتهی به خرداد ۱۴۰۳، خلیج فارس بالغ بر ۴۲ هزار میلیارد تومان تسهیلات بانکی دریافت کرده و در مقابل، رقمی معادل ۷۰ هزار میلیارد تومان بابت اصل و سود این تسهیلات پرداخت نموده که نشان میدهد خلیج فارس نه تنها نتوانسته از منابع مالی دریافتی بهرهبرداری مناسبی داشته باشد، بلکه با وجود تعهدات سنگین مالی، همچنان به دنبال تامین منابع جدید برای اجرای پروژههای توسعهای خود است.
عملکرد ضعیف معاونت این شرکت در مذاکرات با بانکها و مدیریت ناکارآمد منابع مالی موجود، آینده این پروژهها را با ابهام مواجه ساخته است.
از سوی دیگر در خرداد ماه ۱۴۰۲، زنگ خطر کمبود شدید نقدینگی هلدینگ به صدا درآمد. گزارشی دقیق پیشبینی میکرد که این شرکت غولپیکر، با فرض عدم اجرای طرحهای جدید، سالانه به طور متوسط ۱.۵ میلیارد دلار با کمبود نقدینگی مواجه خواهد شد.
نتیجه این بیتوجهی فاجعهبار، انتشار اوراق با نرخ سود سرسامآور ۴۲ درصد در سال ۱۴۰۲ برای پرداخت سود سهامداران بود. اقدامی که سابقهای در تاریخ شرکت نداشت.
همچنین در سالجاری، بر اساس حکم بدوی دادگاه افزایش سرمایه شرکت پتروشیمی گچساران باطل شد و سهام هلدینگ از ۴۶ درصد به ۱۰ درصد کاهش یافت که این امر در بی توجهی محض معاونت مالی و مدیریت حقوقی هلدینگ انجام گرفت و باعث کاهش حدود ۷ هزار میلیارد تومانی داراییهای هلدینگ شد.
سقوط آزاد سهام خلیج فارس؛ نتیجه واگذاری بیرویه اختیار
هلدینگ با اهدای اختیار تام به شرکتهای تابعه خود، از جمله سرمایهگذاری مدبران اقتصاد و تامین سرمایه خلیج فارس، که مدیرانشان به طور کامل دستنشانده معاونت مذکور هستند، به یک فاجعه مدیریتی تبدیل شده است.
این تصمیم نادرست، نه تنها ستاد شرکت را تضعیف کرده، بلکه باعث سقوط آزاد ارزش سهام هلدینگ و نارضایتی شدید سهامداران شده است.
در یک اتفاق بیسابقه و تأسفبار، بازدهی سهام هلدینگ در طول یک سال گذشته، حتی از شاخص کل و شاخص شیمیایی نیز پایینتر بوده است. این یعنی هلدینگ نه تنها نتوانسته از فرصتهای بازار استفاده کند، بلکه عملکردی بسیار بدتر از متوسط بازار داشته است.
حقوق نجومی و ماموریتهای لوکس
در کنار بحران شدید نقدینگی، در سال ۱۴۰۳، هزینههای حقوق و دستمزد شرکت اصلی به میزان باورنکردنی ۳ برابر نسبت به سال قبل افزایش یافته و از ۱۲۸ میلیارد تومان به ۳۶۰ میلیارد تومان رسیده است. این در حالی است که هزینههای ماموریت نیز با جهشی خیرهکننده ۴ برابری از ۳۱ میلیارد تومان به ۱۲۲ میلیارد تومان رسیده است.
به عبارت دیگر، تنها در یک سال، هزینههای ماموریت به اندازه کل حقوق و دستمزد کارکنان در سال قبل شده است.
این وضعیت نگرانکننده، پرسشهای جدی را در مورد نحوه هزینه کرد بودجه شرکت و اولویتبندیهای مدیریتی ایجاد میکند.
قربانی و انتصاب مهرههای خودی
و اما مهدی قربانی، معاون حاکمیت و خدمات مشترک گروه این هلدینگ که از مهرههای نزدیک به سعید جلیلی است، به دلیل دخالت در انتصاباتهای درون سازمانی که موجب روی کار آمدن افراد نالایق و افزایش نارضایتیها شده دیگر معاونتی است که شریعتمداری باید او را عزل کند.
کار سخت شریعتمداری
این وضعیت نگرانکننده حاکی از سوء مدیریت گسترده در دوره مدیریت قبلی هلدینگ است. بیتوجهی به اولویتهای سرمایهگذاری و عدم شفافیت در تصمیمگیریها، از جمله عواملی هستند که میتوانند به عنوان دلایل اصلی این ناکامیها مطرح شوند.
تغییر مدیریت در هلدینگ خلیج فارس، فرصتی طلایی برای اصلاح مسیر و تحقق اهداف بلندمدت این شرکت است. مدیرعامل جدید باید با انجام یک ارزیابی جامع از وضعیت موجود، پروژههای نیمهتمام را احیا کرده و با جذب سرمایهگذاریهای جدید، به توسعه و رشد این هلدینگ شتاب بخشد.
برچسب ها :سهام خلیج فارس ، محمد شریعتمداری ، مدیرعامل هلدینگ خلیج فارس ، هلدینگ خلیج فارس
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 1 در انتظار بررسی : 1 انتشار یافته : ۰