پایان عصر شاخصهای سنتی در بازار نفت

به گزارش انرژی پرس و به نقل از اویل پرایس، قیمتهای ثابت نفت خام در یکی دو ماه گذشته تا حدی نوسان داشته، اما به طور کلی کاهش یافته است. اسپردهای زمانی دیزل (تفاوت قیمت بین قراردادهای آتی و نقدی)، که نشاندهنده نیاز به ذخیرهسازی یا آزادسازی بشکههای نفت است، در گذشته معیار قابل اعتمادی برای روندهای بازار و رشد اقتصادی بودهاند. اما اختلالات اخیر نشان میدهد که معاملهگران برای درک کامل چشمانداز در حال تحول بازار، باید فراتر از این معیارها نگاه کنند. پیچیدگیهای رو به افزایش زنجیرههای تأمین، ظهور منابع انرژی جایگزین، و تغییرات در چارچوبهای نظارتی، تحلیل بازار را پیچیدهتر کرده و نیاز به رویکردی جامعتر را ضروری میسازد.
اختلال در شاخصهای کوتاهمدت بازار
در چند ماه گذشته، اسپردهای دیزل احتمالاً بهعنوان معیاری قابل اعتماد برای تقاضای میانمدت نفت شکست خوردهاند. یکی از عوامل اصلی این تحریف، شرایط جوی شدید در اروپا و آمریکای شمالی بوده است. سرمای شدید و طوفانهای مکرر، تقاضای سوخت گرمایشی را افزایش داده و مشکلات لجستیکی ایجاد کرده است. این موضوع باعث تحریف سیگنالهای قیمتی شده و کمبودها و مازادهای منطقهای را به وجود آورده که با شرایط متوسط بازار در طول سال همخوانی ندارد. علاوه بر این، محدودیتهای زنجیره تأمین و ناکارآمدیهای حملونقل، این تحریفها را تشدید کرده و پیشبینی روندهای بازار را تنها با استفاده از شاخصهای سنتی دشوارتر کرده است.
شاخصهای اخیر بازار این پیچیدگی را نشان میدهند. قرارداد گازوئیل ICE در ماه مارس با سطح بسیار بالای بکواردیشن (حالت بازار که قیمتهای نقدی بالاتر از آتی است) حدود ۲۰ دلار به ازای هر تن منقضی شد، که نشاندهنده تنگنای قابل توجه در بازار فیزیکی است. این با دیگر حرکات بازار، مانند «افت ترامپ»، که قیمتهای ثابت نفت خام و سهام آمریکا را در بخشهایی از سهماهه اول به شدت کاهش داد، در تضاد است (هرچند نفت خام بعداً به دلیل نگرانیهای عرضه ناشی از تحریمهای آمریکا علیه ایران تا حدی بهبود یافت).
کراکهای دیزل (تفاوت قیمت بین نفت خام و دیزل تصفیهشده)، که نشاندهنده اقتصاد پالایش نفت خام به دیزل است، از ۲۱ دلار به ازای هر بشکه در اواسط فوریه به زیر ۱۷ دلار کاهش یافته و برخی را به این نتیجه رسانده که بازار در حال نشان دادن مشکل عرضه بیش از حد است. با این حال، تحلیل عمیقتر اسپردها، بهویژه پس از زمستان، و اقتصاد پالایشگاهها نشان میدهد که اصول بنیادی بازار ممکن است به اندازه ارقام ظاهری نزولی نباشد.
شاخصهای کلیدی که معاملهگران باید دنبال کنند
اگرچه اسپردهای دیزل در این زمستان احتمالاً تقاضای میانمدت نفت و وضعیت کلی رشد اقتصادی جهانی را بیش از حد برآورد کردهاند، اما همچنان نسبت به قیمت ثابت نفت خام معیار قابل اعتمادتری هستند، بهویژه با کمرنگ شدن اثرات سرمای هوا. در واقع، بازارهای نفت خام، دیزل و سایر سوختها در حالت بکواردیشن هستند، که نشاندهنده انگیزه یا نیاز اندک برای ذخیرهسازی بشکههاست. ساختار کونتانگو (که ذخیرهسازی را تشویق میکند) برای مدت طولانی مشاهده نشده و این دیدگاه را تقویت میکند که شرایط عرضه و تقاضای فوری چندان شل نیست. این تفاوت بین قیمتگذاری بازار آتی و بازار فیزیکی، اهمیت رویکرد چندلایه به تحلیل را برجسته میکند.
حاشیههای پالایش سیگنال حیاتی دیگری ارائه میدهند. با وجود نگرانیهای اقتصادی گستردهتر، حاشیهها همچنان از نظر تاریخی سالم هستند، حتی پس از فروش ناشی از احساسات در کراکهای دیزل (زیرا تقاضای دیزل در تئوری در دوران رکود اقتصادی بیشترین آسیب را میبیند). کراکهای سوخت با گوگرد بالا و نفتا نیز قوی هستند و نشاندهنده نیاز به حفظ نرخهای عملیاتی بالای پالایشگاههاست.
این در حالی است که بخش پالایش با کاهش قابل توجه ظرفیت مواجه است و تاکنون شواهد کمی از فروپاشی تقاضا، که بازارها به آن اشاره دارند، وجود دارد. حدود ۴۰۰,۰۰۰ بشکه در روز ظرفیت پالایش در اروپا به دلیل تعطیلیهای پیشرو، از جمله پالایشگاه گرنجموث و چند پالایشگاه آلمانی، از دست خواهد رفت. در آمریکا، پالایشگاه هیوستون لیوندلباسل تعطیل شده و تعطیلیهای بیشتری در سواحل غربی آمریکا ممکن است در اواخر سال رخ دهد.
در پایان سال ۲۰۲۴، آژانسهای چینی پیشبینی کردند که تقاضای داخلی گازوئیل در سال ۲۰۲۵ باز هم به شدت کاهش خواهد یافت. این دو سناریو را مطرح میکند: چین یا واردات نفت خام را دوباره کاهش میدهد و محیطی نزولی برای قیمتهای نفت ایجاد میکند، یا صادرات محصولات تصفیهشده را افزایش میدهد و بر حاشیههای پالایش در جاهای دیگر فشار میآورد. اگرچه هنوز هیچیک از این سناریوها به طور کامل محقق نشده، اما این یک عامل کلیدی برای بازارهای جهانی و همچنین تلاشهای محرک اقتصادی دولت چین است.
پدیده «بشکههای گمشده»
یکی از چالشهای مداوم در تحلیل بازار نفت، پدیده «بشکههای گمشده» است، یعنی اختلاف بین ارقام گزارششده عرضه و شرایط قابل مشاهده بازار. از ابتدای سال تاکنون، تصویر موجودیها به طور قابل توجهی تنگتر از آمارها و پیشبینیهای رسمی عرضه در مقابل تقاضا به نظر میرسد.
این اختلاف، پیشبینیهای بازار را پیچیده میکند، زیرا برخی معاملهگران بر اساس دادههای رسمی تصمیم میگیرند، در حالی که دیگران به شرایط فیزیکی مشاهدهشده تکیه میکنند. ساختار اسپردهای زمانی قابل اعتمادترین راه برای عبور از این نویز است. بازاری که به شدت در حالت بکواردیشن است، تنگنای واقعیتر در عرضه فیزیکی را منعکس میکند، صرفنظر از آنچه ترازنامهها نشان میدهند. با این در نظر، هرگونه تشدید موفق در کاهش صادرات نفت از ونزوئلا و ایران به عنوان بخشی از سیاست خارجی آمریکا، میتواند یک سناریوی صعودی غیرمنتظره برای بازار در سال جاری باشد.
تحولات کلان اقتصادی، بهویژه سیاستهای تجاری و تشدید احتمالی تعرفهها، که میتواند الگوهای تقاضای کاربران نهایی جهانی را تغییر دهد، در نهایت بازار را شکل خواهد داد، اما در طول چند فصل آینده. در حالی که نگرانیهای اقتصادی همچنان بر احساسات غالب است، عوامل سمت عرضه، بهویژه کاهش ظرفیت پالایش، احتمالاً در کوتاهمدت از قیمت محصولات پشتیبانی خواهد کرد.
در این محیط، معاملهگران باید فراتر از شاخصهای سنتی پیش بروند و بر شرایط بازار فیزیکی در زمان واقعی تمرکز کنند. با ادامه تنگناهای ساختاری در چندین بازار محصول، روایت کلی تضعیف تقاضای نفت ممکن است تحت بررسی دقیقتر برای مدت طولانی پایدار نماند.
برچسب ها :بازار جهانی نفت ، بازار نفت ، عرضه نفت ، قیمت نفت ، معاملات نفت
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰