واقعیت سود و زیان پالایشگاه آبادان چیست؟
به گزارش انرژی پرس، طعنه به وزیر پیشین نفت (بیژن نامدارزنگنه در دولت حسن روحانی) هم مورد توجه قرار گرفته و اینکه گفته بود: حاضریم پالایشگاه نفت آبادان را به رایگان واگذار کنیم.
فارغ از هر انگیزه و سوگیری سیاسی بر آن شدیم این دو گزاره را بررسی کنیم: نخست اینکه «آیا واقعاً پالایشگاه آبادان از سال گذشته به سوددهی رسیده؛ آن هم به میزان ۱۲ هزار میلیارد تومان و در گذشته روال چگونه بوده است؟ دوم هم اینکه وزیر سابق نفت دقیقاً چه گفته بود؟ جدی بود یا به طعنه و اساساً مگر میتوان مجموعهای به قدمت و اعتبار پالایشگاه نفت آبادان را به رایگان واگذار کرد؟
عجالتاً درباره دومی میتوان یادآور شد: وزیر پیشین نفت در سال ۱۳۹۴ گفته بود: «در صنعت نفت ایران دیگر چیزی برای خصوصیسازی نمانده جز دو پالایشگاه نفت آبادان و اراک حاضریم به هر که این دو را میخواهد به رایگان تقدیم کنیم.»
سخنی که با توجه به قدمت سابقه وزارت زنگنه جدی تلقی نشد و اینگونه تعبیر شد که قابل خصوصیسازی نیست.
در این میان مجتبی محفوظی، نماینده آبادان در مجلس شورای اسلامی نیز در مصاحبه با ایرنا گفته سال پیش یک میلیارد و ۲۰۰ میلیون یورو برای فاز دوم پالایشگاه نفت آبادان سرمایهگذاری شده و همین قطعاً در افزایش درآمد آن تاثیرگذار است.
با اینکه زمان اعلام ترازنامه شرکت پالایش نفت آبادان آخر تیرماه هر سال است و کمی بیش از دو ماه به اعلام سود و زیان این شرکت در سال ۱۴۰۲ مانده اما حکیم قیم، مدیرعامل پالایشگاه نفت آبادان نیز گفته این پالایشگاه در سال گذشته ۱۲ هزار میلیارد تومان یعنی معادل ۳۱۷ میلیون دلار سود داشته و همچنین پیشبینی کرده این سوددهی امسال ۱۵ تا ۲۰ درصد نیز افزایش داشته باشد.
به گزارش شانا، حکیم قیم اطلاعاتی که برخی سایتهای خبری درباره میزان سود این پالایشگاه در سالهای قبل داشته را غلط و گمراهکننده عنوان کرده و گفته، طبق صورت نهایی تأییدشده حسابرسی پالایشگاه، سود آنها در سال ۱۳۹۹معادل۴۱۳ میلیارد تومان بوده است که با احتساب نرخ تسعیر(نرخ تبدیل دو واحد پولی)حدود ۱۶ تا ۱۷ میلیون دلار میشود. او عنوان کرده مدارک گمراهکننده منتشر شده در پایگاههای خبری، پیشنویس اولیه بوده است.
قیم همچنین اعلام کرده پالایشگاه نفت آبادان در سال ۱۳۹۸ نیز زیانده بوده و گفته: «براساس همین اسناد مالی، در سال ۱۳۹۸ مبلغ ۳/۹ همت ضرر متوجه پالایشگاه آبادان شده است که با توجه به نرخ تسعیر همان زمان (۴۲۰۰ تومان) مبلغی حدود ۹۳۰ میلیون دلار زیان را نشان میدهد.»
به گفته مدیرعامل شرکت پالایش نفت آبادان با روی کار آمدن دولت سیزدهم اما ناگاه ورق برمیگردد بهگونهای که در سال ۱۴۰۰سوددهی این مجتمع پالایشی به ۱۰/۶ همت معادل ۴۲۵ میلیون دلار میرسد. او البته به موضوعاتی مانند خروج ترامپ از کاخ سفید و بازگشت یک رئیسجمهور از دموکراتها و کاهش مصرف بنزین در کشور بهخاطر شیوع بیماری کرونا در دو سال پایانی دولت حسن روحانی اشاره نکرده و از سود حداقل ۱۲ هزار میلیارد تومانی سال گذشته گفته که با احتساب نرخ تسعیر سال گذشته حدود ۳۱۷ میلیون دلار میشود.
او البته تاکید داشته بعضی اطلاعات منتشرشده کاملاً خلاف واقعیت و با حذف مستندات واقعی منتشر شده است.
هر چند به نظر میرسد باید تا آخر تیرماه منتظر ماند و دید گزارش مالی و ترازنامه پالایشگاه نفت آبادان حاوی کدام اعداد و ارقام است اما پیشینه قضیه را از جهانگیر خلیلی، مدیر پیشین حقوقی و قراردادهای شرکت نفت مرکزی ایران جویا شدهایم که اکنون نیز به عنوان کارشناس حقوقی نفت و وکیل دادگستری فعالیت میکند و هم از سابقه سود و زیان در پالایشگاه نفت آبادان گفته و هم از منظر حقوقی بحث سوددهی و زیاندهی آن را با توجه به واقعیتهای آبادان به صورت خاص و ایران به صورت کلی ارزیابی کرده است:
*آیا شما بهعنوان فردی که در گذشته مسئولیتی در وزارت نفت داشتید این مطلب را که پالایشگاه نفت آبادان در سال گذشته ۱۲ هزار میلیارد تومان سود داشته تایید میکنید؟
ما باید با مستندات قانونی صحبت کنیم. اگر به مستندات سال ۱۳۹۹ شرکت ملی پالایش نفت آبادان نگاه کنیم، خواهیم دید سودی که اعلام شده حدود ۹ هزار و ۷۰۰ میلیارد تومان است، اما دو سال بعد در روزنامه رسمی شماره ۲۲۷۴۵ عنوان شده در سال ۱۴۰۱ این شرکت زیان ۸ هزار و ۴۶۹ میلیارد تومانی داشته است.
وقتی به اصول حسابرسی مراجعه میکنیم به «ترازنامه» یا بیلان و صورت وضعیت مالی برمیخوریم که در آن بررسی میشود که در طول زمان چه اتفاقات مالی برای یک شرکت رخ میدهد، ترازنامه از سال مالی آغاز میشود و یک بازه ۱۲ماهه است که عرف عمومی کشور ما آخر سال است ولی برخی شرکتها بازههای زمانی خود را دارند.
شرکت پالایش نفت آبادان آخر تیرماه را برای اعلام ترازنامه اعلام کرده است یعنی سال مالی این شرکت از اول مردادماه هر سال شروع شده و آخر تیر سال بعد به پایان میرسد پس قاعدتاً اطلاعات سال ۱۴۰۲ هنوز مشخص و احراز نشده تا بدانیم در سال گذشته سود این شرکت چقدر بوده است. چون هنوز حسابرسی صورت نگرفته است. عامل اصلی و شاکله حسابرسی در شرکت پالایشگاه نفت آبادان ورودی نفت خام است و هنوز فرمول محاسبه آن اعلام نشده است.
من با یکی از اعضای این شرکت در این باره صحبت کردم که گفت مگر میشود قبل از اینکه ترازنامه مشخص شده و در مجمع تصویب شود، عددی را اعلام کرد؟ این ترازنامه در آخر تیرماه اعلام میشود پس اطلاعاتی که ارائه شده کامل نیست. در نظر داشته باشید پالایشگاه نفت آبادان پیمانکاران و زیرمجموعههای متعددی دارد و بدهی پالایشگاه به آنها باید در محاسبه سود و زیان لحاظ شود.
اجازه دهید به صراحت بگویم اگر با حساب و منطق اقتصادی به پالایشگاه آبادان نگاه کنیم این مجموعه نمیتواند سودده باشد چون هزینههای جانبی پالایشگاههای ایران زیاد است. مثالی بزنم؛ پیش از انقلاب در جزیره خارک حدود ۶ میلیون و نیم صادرات نفت داشتیم درحالیکه پرسنل آنجا حدود ۳۲۰ نفر بود ولی اکنون که کمتر از یکسوم آن میزان صادر میکنیم پرسنل آنجا به ۱۱ هزار نفر رسیده است! بهگونهای که هماکنون در جزیره خارک فقط ۱۶۰ نفر آشپز و کمکآشپز برای نفت کار میکنند و هر جا که ساخته شده یک نگهبان و چند پرسنل به مجموعه کارکنان اضافه شده و دیگر نمیشود آنها را از مجموعه جدا کرد چون هر کدام از طرف فلان نماینده یا فلان امامجمعه معرفی شدهاند.
بنا بر این هزینه سربار و جانبی در سیستم زیاد است. در این باره که پالایشگاه نفت آبادان ناگهان در دولت سیزدهم به سوددهی رسیده باید در نظر داشته باشیم این سوددهی در سال ۱۳۹۹ اتفاق افتاده یعنی قبل از دولت فعلی که اعلام شد پالایشگاه ۹ هزار و ۷۰۰ میلیارد تومان سودده بوده و اتفاقاً در سال ۱۴۰۱ یعنی در دولت سیزدهم ضررده بوده است. در واقع باید ببینیم چه پروژه جدیدی راهاندازی شده یا چه اقدام خاصی صورت پذیرفته که گفته میشود به سوددهی رسیدیم؟
*چرا اینقدر بحث سود و زیان یک مجموعه مهم اقتصادی باید مبهم و با قضاوتهای مختلف باشد؟
ببینید، به هرحال در کشور ما یارانههای نامتعارفی دربخش نفت داده میشود و در بحث فرآوردههای نفتی مانند محصولات دیگر امکان افزایش قیمت نداریم و عرضه و تقاضا نیز تعادل ندارد. اتفاقی که افتاده این است که نفت خام را که برای مردم است با تخفیف به پالایشگاه میدهیم و خروجی آن را نیز با قیمت غیرمتعارف میخریم. پس بههیچعنوان سود و زیان اینگونه شرکتها واقعی نیست.
من سالهای متمادی در مجموعه شرکت نفت بودهام و میدیدم چگونه به وزیر فشار میآوردند. مثلاً نمایندهای میگفت برای شهر من از این شرکت هزینه کنید و او میگفت این پالایشگاه اصلاً سودده نیست و برای خودتان باشد! به هرحال پالایشگاه یک جای بسیاراستراتژیک برای کشور است، بهخصوص برای شهر آبادان که حیات آن منوط به این پالایشگاه است و باید به آنجا یارانه داد تا بیکاری نباشد و مرزها در امنیت باشد.
*جمله منتسب به وزیر قبل منظورتان است؟
ببینید هر کلامی ابتدا و مقدمه و شأن نزولی دارد، نمیتوان یک جمله از فرد را گرفت و همان را برجسته کرد. باید دید در چه موقعیتی یا به چه کسی این سخن گفته شده است. چه خواستهای داشتهاند و در مقابل چه خواستههایی این جمله گفته شده است. البته این حرف خیلی هم بیراه نبوده، مگر سال ۱۴۰۱ پالایشگاه نفت آبادان زیانده نبود؟ با این حال مگر وزیر سابق میتوانست یا وزیر فعلی میتواند حتی یک کاغذ از پالایشگاه را به یک نفر دیگر بدهند؟ قطعاً نه. اصلاً شورای عالی امنیت ملی کشور اجازه میدهد پالایشگاه نفت را وگذار کنند؟ واقعیت این است که پالایشگاه را نمیتوان خصوصی کرد چون استراتژی نظام براساس همین پالایشگاهها چیده شده است.
*یعنی ما هیچ پالایشگاه خصوصی در کشور نداریم؟
خصوصی به آن معنا نداریم و اینها بیشتر خصولتی هستند. اصولاً سوددهی ابرپالایشگاهها کم است چون هزینه خط لوله و هزینه امنیت و کارگر آن هم وجود دارد. من مدتی در استان خراسان مسئولیت داشتم. شرایط در آنجا بهگونهای بود که برای گازوئیل لیتری ۱۷ تومان کرایه میدادیم تا آن را لیتری ۲ تومان بفروشیم! زمانی مطرح شد که پالایشگاههای کوچک در کشور ساخته شود و مثلاً بهجای اینکه نفت از اصفهان یا تهران به شهرهای شمالی برود، در همانجا پالایشگاه بزنیم تا از نظر امنیتی نیز بهتر باشد اما نشد. هماکنون نیز بسیاری از ابرپالایشگاهها مانند پالایشگاه هفتم اراک همینطور باقی ماندهاند، یا حتی پالایشگاه بندرعباس به قصد صادرات ایجاد شد و حالا در آن واردات هم صورت میپذیرد.
*قیمتهای فرآوردههای نفتی کشور نیز با قیمت فوب فاصله زیادی دارد و سودی که عنوان شده با این واقعیت هم سازگار نیست…
ما مسائلی در سیستم نفتی داریم که هنوز نتوانستهایم آن را درست در کشور جا بیاندازیم. ما یک ورودی و یک خروجی و همچنین یک سرمایه داریم. از سال ۱۳۷۰ توسعه پالایشگاه نفت آبادان را شروع کردیم که در سال ۱۳۸۵فاز اول توسعه آن راهاندازی شد و سپس از سال ۱۳۹۲ فاز دوم توسعه آغاز شد که یک واحد آن سال گذشته راهاندازی شد. فرض بگیرید واحدهای بازسازیشده سودانباشتهای هم به شرکت بدهد.
*واقعا چگونه میتوان هم بدهی ۸۰۰ میلیارد تومانی سال ۱۴۰۱ را صاف کرد و هم در سال ۱۴۰۲ به سوددهی رسید؟
واقعاً اینها موضوعات مهم و جذابی است و خوب است که در یک برنامه تلویزیونی توضیح داده شود که چگونه این اتفاقات افتاده چون هم به لحاظ سیاسی جالب است و هم از حیث حقوقی و نفتی.
واقعیت این است که ما امکان برآورد سود و زیان درباره پالایشگاهها را نداریم. چون اگر بخواهید مجموعه سود و زیان یک شرکت را محاسبه کنید باید کلیه اسناد مالی جمعآوری شود تا میزان بدهی و طلب مشخص شود. حرف من این است که هنوز و تا قبل از آخر تیرماه هیچ عددی از شرکت پالایشگاه نفت بهعنوان ترازنامه اعلام نشده و نمیشود و بعید میدانم در پایان تیرماه بتوان این مجموعه را سودده اعلام کرد.
*وضعیت تولید فازهای مختلف پالایشگاه نفت آبادان در این دولت چگونه بوده است؟
براساس طرح توسعه سال گذشته یک فاز راهاندازی شد که البته افزایش درآمد داشته است اما در نظر داشته باشید برای این فاز جدید از حدود ۶ سال قبل هزینه شده و باید نگاه فرایندی و پیوسته داشت.
*اگر حکایت سود و زیان را دوباره و کوتاه بخواهیم مرور کنیم چگونه است؟
براساس مستندات قانونی و روزنامه رسمی، پالایشگاه نفت آبادان در سال ۱۴۰۱ اعلام زیان کرده و گفته ۸ هزار میلیارد و ۴۶۹ میلیارد تومان ضرر داشته است. برای سال ۱۴۰۲ نیز تاکنون هیچگونه صورت مالی مشخص نشده است و تا قبل از رویت صورتهای مالی هیچ فردی نمیتواند اعلام کند این پالایشگاه سود داشته یا زیان. من بهعنوان فردی که ۳۷ سال در حوزه نفت کار کردهام و اکنون هم وکیل دادگستری هستم مشتاق و منتظر گزارش دقیق فنی با عدد و رقم در تیرماه هستم
منبع: هم میهن
برچسب ها :پالایشگاه نفت آبادان ، جواد اوجی ، وزیر نفت
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰