یک کارشناس انرژی پاسخ میدهد:
وابستگی مرگبار دولت به دلارهای پتروشیمی چه بر سر این صنعت آورد؟

به گزارش «انرژی پرس»، در حالی که اقتصاد ایران طی سالهای اخیر با محدودیتهای ساختاری، فشارهای تحریمی و نوسانات شدید درآمد ارزی روبهرو بوده، صنعت پتروشیمی بهعنوان یکی از معدود منابع پایدار ارزآوری نقشی فراتر از جایگاه واقعی خود در اقتصاد پیدا کرده است.
اتکای دولت به دلارهای پتروشیمی پس از کاهش صادرات نفت خام چنان شدت گرفته که این صنعت عملاً به موتور اصلی تأمین ارز تبدیل شده؛ بهطوری تقریبا نیمی از ارز کشور را پتروشیمیها تامین میکنند. اما این اتکا، همانقدر که در کوتاهمدت به دولت امکان تنفس داده، در میانمدت و بلندمدت آثار مخربی بر بنیه تولید، سرمایهگذاری و توازن ساختاری اقتصاد گذاشته است. عبدالله باباخانی، در گفتوگو با انرژی پرس، تصویری روشن از پیامدهای این وابستگی و راههای عبور از وضعیت کنونی ارائه میکند.
فشار دولت و دوگانگی مخرب در نرخ ارز
باباخانی در ابتدای تحلیل خود میگوید: صنعت پتروشیمی طی دو دهه گذشته یکی از ستونهای اصلی تأمین ارز در اقتصاد ایران بوده؛ بهخصوص بعد از محدود شدن صادرات نفت خام، وزن ارزآوری آن بهطور کمسابقهای بالا رفت. امروز باید پیامدهای این وابستگی را جدی ببینیم، چون هم برای دولت یک منبع حداقلی ارز ایجاد کرده و هم ساختار تولید و سرمایهگذاری کشور را دچار عدمتعادل کرده است.
او مهمترین اثر این وضعیت را فشار دولت برای فروش ارز با نرخهای دستوری میداند: دولت برای کنترل نرخ ارز، پتروشیمیها را مجبور به عرضه ارز با نرخهای پایینتر میکند. اما همین سیاست باعث شده انگیزه برای سرمایهگذاری، نوسازی و توسعه فناوری کم شود. وقتی قیمت محصولات در داخل براساس نرخ جهانی و ارز آزاد تعیین میشود ولی ارز صادراتی با نرخ نازل عرضه میشود، یک دوگانگی مخرب شکل میگیرد. نتیجهاش هم رانت، افت شفافیت و کاهش کارایی است.
اثرات وابستگی به ارز پتروشیمیها؛ از تشدید خامفروشی تا بیثباتی در سرمایهگذاری
باباخانی یکی دیگر از پیامدهای این چرخه را فشار سنگین بر صنایع پاییندست عنوان میکند: با افزایش نرخ ارز، قیمت پلیمرها و مواد پایه بالا میرود و صنایع کوچک و متوسط هزینه تولیدشان رشد میکند. در سالهای اخیر هزاران واحد پاییندست به رکود یا تعطیلی کشیده شدهاند و این یعنی کاهش اشتغال و کوچک شدن بخش مولد اقتصاد. زنجیره ارزش پتروشیمی در ایران ناقص مانده و خامفروشی تقویت شده است.
او درباره فضای ناامن سرمایهگذاری نیز هشدار میدهد: صادرات پتروشیمی بهدلیل تحریمها با تخفیف، واسطهگری یا تهاتر انجام میشود. این یعنی ریسک بالا و نبود منابع قابل اتکا برای توسعه. پروژههای نیمهکاره زیاد شده و توان رقابت بینالمللی کاهش یافته. از طرف دیگر چون دولت به ارز این صنعت وابسته است، فشارهای مقرراتی و مالیاتی زیاد میشود و همین بیثباتی برنامهریزی بلندمدت را ناممکن میکند.
تکرار تله متانول و اوره بهجای محصولات با ارزش افزوده بالا
باباخانی در ادامه تاکید میکند که مشکلات اقتصاد کلان، خودِ صنعت را نیز در تلهای مزمن گرفتار کرده است: نوسانات قیمت خوراک گاز، قیمتگذاری اداری و بیثباتی در چشمانداز صادراتی باعث شده شرکتها به سمت محصولات با ارزش افزوده بالا نروند. نتیجه این است که مدام همان متانول، اوره و پلیاتیلن تولید میکنیم و از رقبا خیلی عقب افتادهایم.
درسهایی از عربستان، قطر و مالزی
او تجربه کشورهای منطقه را نمونههایی قابلاستفاده میداند: عربستان با تکنرخی کردن ارز و هدایت درآمد پتروشیمی به صندوقهای مستقل توانسته زنجیره ارزش را توسعه دهد. قطر با ثبات مقرراتی صادرات پایدار ایجاد کرده. مالزی هم با تکمیل ۸۰ درصد زنجیره ارزش، خطر خامفروشی را به حداقل رسانده است.
سه راهکار برای خروج از چرخه وابستگی ارزی
در پایان، باباخانی راه عبور از وضعیت فعلی را در سه اقدام کلیدی خلاصه میکند: اول شفافسازی و یکسانسازی تدریجی نظام ارزی، دوم بازآفرینی زنجیره ارزش پتروشیمی و حمایت واقعی از صنایع پاییندست و مرحله آخر ایجاد ثبات در سیاستهای خوراک و صادرات برای تقویت سرمایهگذاری بلندمدت است.
او میگوید اگر این مسیر دنبال شود، وابستگی آسیبزای فعلی میتواند به یک رابطه سالم و پایدار میان صنعت پتروشیمی و اقتصاد ملی تبدیل شود.
برچسب ها :ارز پتروشیمی ها ، اوره ، بازار متانول ، صنعت پتروشیمی
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰