کد خبر : 21041
تاریخ انتشار : شنبه 24 شهریور 1403 - 9:43

سراب سرمایه‌گذاری روس‌ها در صنعت نفت ایران +فیلم

سراب سرمایه‌گذاری روس‌ها در صنعت نفت ایران +فیلم
روسیه عزمی برای چنین همکاری ندارد چراکه اساسا تجهیزات لازم را برای توسعه انرژی ندارد. نتیجه این وضعیت و البته دیپلماسی ضعیف داخلی، ایران عملا از بازار فروش نفت و گاز بیرون رانده شده است.

به گزارش اختصاصی انرژی ‌پرس، آرزوی پتر کبیر در قرن ۱۷ و ۱۸ دستیابی به آب‌های گرم خلیج فارس ایران بود. رویایی که به نظر می‌رسد نسل‌های پس از او هم در سر می‌پرورانند.

ایران و روسیه با دارا بودن بزرگ‌ترین ذخایر گازی از فرصت‌های گسترده‌ای برای حضور در بازارهای جهانی انرژی و گاز برخوردارند. بر اساس آمار، ایران و روسیه درمجموع بیش از ۳۷ درصد منابع گازی جهان را در اختیار دارند. روسیه با ۳۵ تریلیون مترمکعب گاز بیش از ۱۹ درصد ذخایر گازی دنیا را در اختیار دارد. بعد از روسیه، ایران با ۳۳ تریلیون ذخایر گازی کشف‌شده و سهم ۱۷.۱ درصدی در رتبه دوم جای گرفته است. بر این اساس در صورت وجود همکاری بین این دو کشور در حوزه انرژی، ما و همسایه شمالی می‌توانستیم نبض بازار نفت و گازی را در دستان خود بگیریم. اما آیا در حقیقت این اتفاق رخ داده است؟

با آغاز تحریم‌های اروپا علیه روسیه پس از آغاز جنگ با اوکراین، این کشور برای یافتن مشتریان جدید انرژی خود سراغ شرق آسیا از جمله چین و هند رفت؛ یعنی همان مشتریان قدیمی نفت و گاز ایران. یعنی دو کشور که قرار بود با هم همکاری مشترک کنند، در میدان مسابقه‌ای قرار گرفتند که باید حواسمان را جمع فروش و مشتری‌هایشان می‌کردند. وضعیتی که سبب شد ایران مجبور شود تا انرژی خود را به مشتری قدیمی‌اش یعنی چین با تخفیف‌های بسیار بالا بفروشد.

اما روسیه در این مدت چندان حسن نیتی از خود نشان نداده است. پیشینه قبلی و مواضع اخیرش درباره جزایر سه‌گانه  از یک طرف، نظرهایشان درباره گذرگاه زنگزور هم باید اضافه شود. دالان زنگزور ” مفهومی در توصیف یک دالان حمل و نقل[است که در صورت اجرا به آذربایجان دسترسی بلامانع به جمهوری خودمختار نخجوان از طریق استان سیونیک ارمنستان بدون پست‌های بازرسی ارمنستان می‌دهد. این کار باعث قطع دائم مرزهای ایران و ارمنستان می‌شود. به معنای وسیع، دالانی ژئوپلیتیکی است که استان آذربایجان شرقی در ایران را از مسیر ترانزیت ترکیه به باکو حذف می‌کند. این مفهوم از زمان پایان جنگ قره باغ کوهستانی در سال ۲۰۲۰ به‌طور فزاینده ای توسط آذربایجان و ترکیه ترویج شده است، در حالی که ارمنستان پیوسته با آن مخالفت کرده و اظهار می‌دارد که «منطق کریدور» از بیانیه آتش‌بس که به صورت سه جانبه در پایان آن جنگ امضا شد، منحرف است و این که نوعی پروپاگاندا است. اخیرا روسیه نیز به حامیان احداث این دالان پیوست و اظهارنظرهایش درباره بازیگران این عرصه به نفع مواضع ایران نبود.

بیشتر بخوانید:  وزیر نفت: تراز تولید و مصرف بنزین را با راهکارهای غیرقیمتی متعادل می‌کنیم

حال با این تفاصیل، آیا این کشور می‌تواند گزینه مناسبی به عنوان شریک تجاری و سرمایه‌گذاری برای دولت چهاردهم باشد؟

به چند دهه اخیر که نگاه کنیم، از دولت محمود احمدی‌نژاد گرفته تا ابراهیم رئیسی، گازپروم روسیه بدون سودرسانی ویژه‌ای به صنعت انرژی ایران، در حال رفت‌و‌آمد در کشور ما بوده است. گازپروم تفاهم‌نامه همکاری راهبردی بین شرکت ملی نفت ایران و روسیه به ارزش ۴۰ میلیارد دلار بود که دولت پیشین تاکید ویژه‌ای روی آن داشت. توسعه میدان‌های گازی کیش و پارس شمالی، فشارافزایی پارس جنوبی، توسعه ۶ میدان نفتی و احداث خطوط لوله صادرات گازاز جمله مهم‌ترین محورهای این تفاهم‌نامه بود.

هاشم اورعی، استاد تمام دانشکده برق دانشگاه صنعتی شریف و کارشناس حوزه انرژی در این باره به انرژی پرس می‌گوید: «از وقتی که جنگ بین اوکراین و روسیه آغاز شد و به دنبالش اروپا روسیه را تحریم کرد، رقابت میدان‌های فروش انرژی بین ایران و روسیه نیز آغاز شد. یعنی دقیقا همان اتفاقی که سبب شد ما به خاطر از دست ندادن مشتری و فروش حداقلی، نفت را با قیمت بسیار بسیار پایین به چین بفروشیم. اما می‌خواهم به این نکته هم اشاره کنم که اگر این حالت هم نبود باز هم روسیه عزمی برای چنین همکاری نداشت چرا که اساسا تجهیزات لازم را برای توسعه انرژی ندارد. نتیجه این وضعیت و البته دیپلماسی ضعیف داخلی، ایران عملا از بازار فروش نفت و گاز بیرون رانده شده است.»

این کارشناس حوزه انرژی با نگاهی به دهه‌های آتی ادامه می‌دهد: «این با دادن وعده و وعید پوچ سرمایه‌گذاری به ایران، فقط زمان خریده است و در این رقابت ایران را عقب‌تر انداخته است. باید برای وصف این زمان از صفت طلایی هم استفاده کنم، چرا که پنجره تولید سوخت‌های فسیلی در حال بسته شدن است. ما باید دهه‌های آتی را نگاه کنیم و بدانیم که اوضاع چگونه است. در نتیجه، دل بستن به روسیه در این صنعت و تجارت پیرو آن، رقابت باخت-باخت مطلقی برای کشور ماست.»

در واقع روسیه نه تکنولوژی لازم برای اجرای این تعهدات را داشت و نه به عنوان رقیب ایران در فروش نفت و گاز، عزمش را. در نتیجه تاریخچه این به ظاهر همکاری نشان می‌دهد که مسعود پزشکیان دیگر نباید همه تخم‌مرغ‌هایش را در سبد روسیه بگذارد.

با وجود محدودیت‌های سرمایه‌ای، تحریم و فقدان تجهیزات روز صنعت انرژی، یافتن شرکای تجاری با حسن نیت، توسعه میادین و خطوط انتقال گاز به عنوان یک حرکت استراتژیک، می‌تواند اصلی‌ترین ماموریت‌ وزارت نفت دولت پزشکیان باشد.

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.