نفت ۱۰۰ دلاری در راه است؛
اعراب و غرب؛ بازندگان نفتی تنشهای دریای سرخ
به گزارش اختصاصی انرژی پرس، در شرایط کنونی، ۹۰ درصد تجارت جهانی از طریق اقیانوسها حمل و نقل و توسط شبکهای از مسیرهای کشتیرانی انجام میشود. بنابراین، تجارت جهانی مستلزم استفاده از خطوط کشتیرانی دریایی است که میتواند از صدها تا هزاران مایل در سراسر جهان گسترش یابد. از این رو، کشتیهای تجاری و جنگی اغلب از طریق تنگهها، کانالها و آبراههای باریک برای کاهش هزینههای حمل و نقل حرکت میکنند. از همین روی، این آبراهها تأثیرات بالقوهای بر منافع ملی کشورها دارند.
در این میان آبراههای هرمز و باب المندب نقش راهبردی در تجارت انرژی به ویژه نفت و محصولات کشاورزی دارد. بنابراین امنیت انرژی و غذایی بسیاری از کشورهای در گروه امنیت این دو تنگه راهبردی دارد. اما در هفتههای اخیر، انصارالله یمن در حمایت از کشتار مردم غزه توسط رژیم صهیونیستی اقدام به حمله به کشتیهای مرتبط با این رژیم کرده که تاثیرات عمیقی بر تجارت کالایی و ترانزیت دریایی داشته است. از همین روی، ایالات متحده و برخی از شرکای آن تصمیم به تشکیل ائتلاف دریایی موسوم به «نگهبان رفاه» گرفتند که البته با اقبال سایر کشورها مواجه شد.
اما در روزهای اخیر، ایالات متحده به همراه برخی از متحدان خود اقدام به بمباران برخی مراکز یمنی کرده که تاثیر هرچند اندکی هم بر بازار نفت داشت. بطوریکه پس از حملات بامداد روز جمعه، ۲۲ دی، قیمت هر بشکه نفت برنت دریای شمال با ۱دلار و ۶۳ سنت معادل ۲.۱۱ درصد افزایش به ۷۹ دلار و ۴ سنت رسید. قیمت نفت وست تگزاس اینترمدیت آمریکا هم با ۱دلار و ۱۲ سنت معادل ۲.۲۵ درصد افزایش ۷۳ دلار و ۶۴ سنت معامله میشود. البته براساس برخی برآوردها، در صورت تدام این حملات قیمت نفت به سرعت وارد کانال ۸۰ دلار شده و حتی میتواند به فراتر از آن نیز افزایش یابد که میتواند تاثیرات منفی بر اقتصاد کشورهای غربی داشته باشد.
تاثیر جنگ غزه بر سه آبراه راهبردی
در شرایط کنونی، ۹۰ درصد تجارت جهانی از طریق اقیانوسها حمل و نقل و توسط شبکهای از مسیرهای کشتیرانی انجام میشود. بنابراین، تجارت جهانی مستلزم استفاده از خطوط کشتیرانی دریایی است که میتواند از صدها تا هزاران مایل در سراسر جهان گسترش یابد. از این رو، کشتیهای تجاری و جنگی اغلب از طریق تنگهها، کانالها و آبراههای باریک برای کاهش هزینههای حمل و نقل حرکت میکنند. از همین روی، این آبراهها تأثیرات بالقوهای بر منافع ملی کشورها دارند.
در این میان آبراههای هرمز و باب المندب نقش راهبردی در تجارت انرژی به ویژه نفت و محصولات کشاورزی دارد. بنابراین امنیت انرژی و غذایی بسیاری از کشورهای در گروه امنیت این دو تنگه راهبردی دارد. اما در هفتههای اخیر، انصارالله یمن در حمایت از کشتار مردم غزه توسط رژیم صهیونیستی اقدام به حمله به کشتیهای مرتبط با این رژیم کرده که تاثیرات عمیقی بر تجارت کالایی و ترانزیت دریایی داشته است. از همین روی، ایالات متحده و برخی از شرکای آن تصمیم به تشکیل ائتلاف دریایی موسوم به «نگهبان رفاه» گرفتند که البته با اقبال سایر کشورها مواجه شد.
اما در روزهای اخیر، ایالات متحده به همراه برخی از متحدان خود اقدام به بمباران برخی مراکز یمنی کرده که تاثیر هرچند اندکی هم بر بازار نفت داشت. بطوریکه پس از حملات بامداد روز جمعه، ۲۲ دی، قیمت هر بشکه نفت برنت دریای شمال با ۱دلار و ۶۳ سنت معادل ۲.۱۱ درصد افزایش به ۷۹ دلار و ۴ سنت رسید. قیمت نفت وست تگزاس اینترمدیت آمریکا هم با ۱دلار و ۱۲ سنت معادل ۲.۲۵ درصد افزایش ۷۳ دلار و ۶۴ سنت معامله میشود. البته براساس برخی برآوردها، در صورت تدام این حملات قیمت نفت به سرعت وارد کانال ۸۰ دلار شده و حتی میتواند به فراتر از آن نیز افزایش یابد که میتواند تاثیرات منفی بر اقتصاد کشورهای غربی داشته باشد.
تاثیر جنگ غزه بر سه آبراه راهبردی
تنگه هرمز مهمترین و آسیبپذیرترین آبراه جهان است زیرا هیچ مسیر کشتیرانی جایگزینی برای دسترسی در خلیج فارس وجود ندارد. ایران در سواحل شمالی و امارات متحده عربی و عمان در سواحل جنوبی آن قرار دارند. علاوه بر این، طبق گزارش اداره اطلاعات انرژی ایالات متحده، ۳۰ درصد تجارت جهانی نفت و ۳۰ درصد تجارت جهانی LNG از طریق تنگه هرمز انجام میشود. از سوی دیگر، برخی از کشورهای شورای همکاری خلیج فارس وابستگی شدیدی به واردات مواد غذایی دارند. بنابراین تنگه هرمز آسیب پذیرترین و حیاتیترین «نقطه خفه» در تجارت جهانی است.
همچنین، تنگه بابالمندب یکی از نقاط حیاتی جهان است که بین دریای سرخ و دریای عرب و در نهایت به اقیانوس هند ارتباط برقرار میکند. این تنگه، از نظر جغرافیایی بین شاخ آفریقا و خاورمیانه واقع شده است. تنگه باب المندب در باریکترین نقطه خود ۱۸ مایل عرض دارد و کانال عرضی ۲ مایلی را برای ورودی و خروجی کشتیها تعیین شده که تردد کشتیها را در تنگه محدود میکند. بنابراین، بیثباتی یا اختلال در تنگه باب المندب میتواند کشتیها را مانند حوادث اخیر مجبور به سفر در دماغه امید نیک در جنوب آفریقا کند. علاوه بر این، این تنگه برای حمل و نقل غذا و نفت از شرق به غرب از طریق کانال سوئز حیاتی است.
یکی از کریدورهای معروف جهان، کانال سوئز به عنوان یک آبراه مصنوعی است که در مصر برای کشتیرانی بینالمللی و مسیر استراتژیک خلیج فارس به اروپا و آمریکای شمالی واقع شده و اتفاقات اخیر غزه نیز بر آن تاثیر گذاشته است. اساساً این کانال از طریق دریای سرخ، خلیج سوئز و دریای مدیترانه به اقیانوس هند و اقیانوس متصل میشود. بنابراین، کانال سوئز کوتاهترین راه برای سفر اقیانوس هند به اقیانوس اطلس بوده و مانع عبور از دماغه نیک میکند و عبور و مرور را تا ۶۵۰۰ کیلومتر کاهش میدهد. کانال سوئز بین سالهای ۱۸۵۹ تا ۱۸۶۹ توسط شرکت کانال سوئز ساخته و در ۱۷ نوامبر ۱۸۶۹ برای حمل و نقل گشوده شد. واردات مواد غذایی منطقه از طریق کانال ۱۲۰ درصد رشد داشته و از همین روی، کانال سوئز بهعنوان یک نقطه مهم به تجارت جهانی انرژی و مواد غذایی است.
تاثیر بر بازار نفت
گردش جهانی دریایی نفت شامل هشت نقطه مهم اصلی بوده که بخش مهمی از امنیت انرژی جهانی است. تقریباً ۶۱ درصد از تولید نفت و سایر مایعات جهان از طریق دریا در سال ۲۰۱۵ حمل شده و از بین این هشت نقطه مهم دریایی، تنگه هرمز و تنگه مالاکا از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است و بیش از ۶۰ درصد ترانزیت جهانی نفت را به خود اختصاص میدهند. علاوه بر این، تنگه هرمز به عنوان یک مسیر حمل و نقل استراتژیک، دسترسی به میادین نفتی خاورمیانه را امکان پذیر میکند.
بنابراین، تنگه هرمز یک کریدور حیاتی برای تجارت جهانی نفت است و تانکرها روزانه نزدیک به ۱۲ میلیون بشکه نفت خام و میعانات را از عربستان سعودی، عراق، کویت و امارات متحده عربی از طریق این تنگه حمل میکنند. در این میان، عربستان سعودی بیشتر نفت خود را از طریق تنگه هرمز صادر میکند، اگرچه میتوان عرضه آن را با استفاده از یک خط لوله ۷۴۶مایلی از طریق این کشور به پایانهای در دریای سرخ منحرف کرد. امارات میتواند با ارسال ۱.۵ میلیون بشکه در روز از طریق خط لوله از میادین نفتی خود به بندر فجیره در خلیج عمان، این تنگه را تا حدی دور بزند. همچنین، هرچند بخشی از نفت عراق از طریق دریا از بندر جیهان ترکیه حمل میشود، ۸۵ درصد نفت خام آن از این تنگه عبور میکند. کویت، قطر و بحرین نیز چارهای جز انتقال نفت از طریق آبراه ندارند.
در این میان، تنش در دریای سرخ میتواند بازار گاز طبیعی مایع را نیز متاثر کند. سه کشور قطر، ایالات متحده و روسیه بزرگترین ارسال کنندگان LNG از طریق این کانال هستند. در همین حال، فعالان بازار نفت خام و فرآوردههای نفتی باور دارند که میزان تأثیر آن بر اساس مدت زمان اختلالات کشتیرانی در نتیجه حملات انصارالله تعیین میشود. بازیگران بازارLNG گفتهاند که تجارت گاز احتمالاً تا حد زیادی تحت تأثیر قرار نخواهد گرفت و هر گونه اختلال تأثیر زیادی بر عرضه جهانی نخواهد داشت. البته باید توجه داشت که عمده صادرات قطر نیز به بازار اروپاست که هرگونه اختلال در آن میتواند اروپا را در زمستان، با شرایط نامناسبی روبه رو کند.
برندگان و بازندگان
بنابراین، هرگونه افزایش تنش در دریای سرخ و تنگه هرمز پیامدهای ناگواری می تواند بر زنجیره تامین کشورهای مصرف کننده نفت و LNG مانند کشورهای اروپایی، ژاپن، هند،…. داشته باشد. در واقع، تعداد بازندگان این تنش بیش از برندگان آن است، یعنی کشورهای عربی منطقه و کشورهای صنعتی تشنه انرژی در سمت بازنده این بازی قرار دارند که میتواند قیمت تمام شده کالاها و نرخ تورم را برای آنها افزایش دهد. همچنین، ایالات متحده از این امر مانند جنگ اوکراین میتواند در راستای منافع خود یعنی صادرات نفت و LNG خود بهره بگیرد. باید توجه داشت که واشنگتن با استفاده از جنگ اوکراین تبدیل به نخستین صادرکننده LNG در سال ۲۰۲۳ شد.
چشمانداز
جریانهای کانتینری با افزای تنشهای دریای سرخ تغییر مسیر دادهاند و بیشتر تجارت جهانی از شرق به غرب به سمت مسیر دماغه امید نیک در اطراف آفریقا منحرف شده است. شرکت نفت بریتانیایی BP و نروژی Equinor عبور نفت را متوقف کردهاند، همچنین صادرات نفت خام قزاقستان (CBC) به سمت شرق کاهش قابل توجهی داشته و کره جنوبی نیز دریافت محمولههای نفتی را به دلیل تنشها متوقف کرده است. آخرین دادههای شرکت تحلیل دادههای Kpler نشان میدهد که در مقایسه با میانگین سال ۲۰۲۳، ترافیک کانتینری به سمت شمال به میزان یک سوم و برای جنوب نیمی از آنها کاهش یافته است.
همچنین، دادههای منتشر شده توسط شرکتهای فعال در زمینه ردیابی حرکت کشتیها نشان دهنده فشارهای وارده بر بازارهای انرژی در نتیجه اختلالات کشتیرانی در دریای سرخ است. Fortesca تخمین میزند که ترافیک کانتینر ۱۵ درصد کاهش یافته است. در مجموع، دادهها نشان دهنده کاهش حجم ترانزیت نفت از دریای سرخ است که در صورت سرایت تنش به تنگه هرمز می تواند تاثیرات عمیقی بر این بازار داشته باشد و قیمت نفت را به بیش از ۱۰۰ دلار در هر بشکه برساند. این امر میتواند پیامدهای منفی بزرگی برای کشورهای صادرکننده از منظر کاهش درآمد و برای کشورهای صادرکننده از منظر افزایش قیمت تمام شده و تورم داشته باشد.
تنگه هرمز مهمترین و آسیبپذیرترین آبراه جهان است زیرا هیچ مسیر کشتیرانی جایگزینی برای دسترسی در خلیج فارس وجود ندارد. ایران در سواحل شمالی و امارات متحده عربی و عمان در سواحل جنوبی آن قرار دارند. علاوه بر این، طبق گزارش اداره اطلاعات انرژی ایالات متحده، ۳۰ درصد تجارت جهانی نفت و ۳۰ درصد تجارت جهانی LNG از طریق تنگه هرمز انجام میشود. از سوی دیگر، برخی از کشورهای شورای همکاری خلیج فارس وابستگی شدیدی به واردات مواد غذایی دارند. بنابراین تنگه هرمز آسیب پذیرترین و حیاتیترین «نقطه خفه» در تجارت جهانی است.
همچنین، تنگه بابالمندب یکی از نقاط حیاتی جهان است که بین دریای سرخ و دریای عرب و در نهایت به اقیانوس هند ارتباط برقرار میکند. این تنگه، از نظر جغرافیایی بین شاخ آفریقا و خاورمیانه واقع شده است. تنگه باب المندب در باریکترین نقطه خود ۱۸ مایل عرض دارد و کانال عرضی ۲ مایلی را برای ورودی و خروجی کشتیها تعیین شده که تردد کشتیها را در تنگه محدود میکند. بنابراین، بیثباتی یا اختلال در تنگه باب المندب میتواند کشتیها را مانند حوادث اخیر مجبور به سفر در دماغه امید نیک در جنوب آفریقا کند. علاوه بر این، این تنگه برای حمل و نقل غذا و نفت از شرق به غرب از طریق کانال سوئز حیاتی است.
یکی از کریدورهای معروف جهان، کانال سوئز به عنوان یک آبراه مصنوعی است که در مصر برای کشتیرانی بینالمللی و مسیر استراتژیک خلیج فارس به اروپا و آمریکای شمالی واقع شده و اتفاقات اخیر غزه نیز بر آن تاثیر گذاشته است. اساساً این کانال از طریق دریای سرخ، خلیج سوئز و دریای مدیترانه به اقیانوس هند و اقیانوس متصل میشود. بنابراین، کانال سوئز کوتاهترین راه برای سفر اقیانوس هند به اقیانوس اطلس بوده و مانع عبور از دماغه نیک میکند و عبور و مرور را تا ۶۵۰۰ کیلومتر کاهش میدهد. کانال سوئز بین سالهای ۱۸۵۹ تا ۱۸۶۹ توسط شرکت کانال سوئز ساخته و در ۱۷ نوامبر ۱۸۶۹ برای حمل و نقل گشوده شد. واردات مواد غذایی منطقه از طریق کانال ۱۲۰ درصد رشد داشته و از همین روی، کانال سوئز بهعنوان یک نقطه مهم به تجارت جهانی انرژی و مواد غذایی است.
تاثیر بر بازار نفت
گردش جهانی دریایی نفت شامل هشت نقطه مهم اصلی بوده که بخش مهمی از امنیت انرژی جهانی است. تقریباً ۶۱ درصد از تولید نفت و سایر مایعات جهان از طریق دریا در سال ۲۰۱۵ حمل شده و از بین این هشت نقطه مهم دریایی، تنگه هرمز و تنگه مالاکا از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است و بیش از ۶۰ درصد ترانزیت جهانی نفت را به خود اختصاص میدهند. علاوه بر این، تنگه هرمز به عنوان یک مسیر حمل و نقل استراتژیک، دسترسی به میادین نفتی خاورمیانه را امکان پذیر میکند.
بنابراین، تنگه هرمز یک کریدور حیاتی برای تجارت جهانی نفت است و تانکرها روزانه نزدیک به ۱۲ میلیون بشکه نفت خام و میعانات را از عربستان سعودی، عراق، کویت و امارات متحده عربی از طریق این تنگه حمل میکنند. در این میان، عربستان سعودی بیشتر نفت خود را از طریق تنگه هرمز صادر میکند، اگرچه میتوان عرضه آن را با استفاده از یک خط لوله ۷۴۶مایلی از طریق این کشور به پایانهای در دریای سرخ منحرف کرد. امارات میتواند با ارسال ۱.۵ میلیون بشکه در روز از طریق خط لوله از میادین نفتی خود به بندر فجیره در خلیج عمان، این تنگه را تا حدی دور بزند. همچنین، هرچند بخشی از نفت عراق از طریق دریا از بندر جیهان ترکیه حمل میشود، ۸۵ درصد نفت خام آن از این تنگه عبور میکند. کویت، قطر و بحرین نیز چارهای جز انتقال نفت از طریق آبراه ندارند.
در این میان، تنش در دریای سرخ میتواند بازار گاز طبیعی مایع را نیز متاثر کند. سه کشور قطر، ایالات متحده و روسیه بزرگترین ارسال کنندگان LNG از طریق این کانال هستند. در همین حال، فعالان بازار نفت خام و فرآوردههای نفتی باور دارند که میزان تأثیر آن بر اساس مدت زمان اختلالات کشتیرانی در نتیجه حملات انصارالله تعیین میشود. بازیگران بازارLNG گفتهاند که تجارت گاز احتمالاً تا حد زیادی تحت تأثیر قرار نخواهد گرفت و هر گونه اختلال تأثیر زیادی بر عرضه جهانی نخواهد داشت. البته باید توجه داشت که عمده صادرات قطر نیز به بازار اروپاست که هرگونه اختلال در آن میتواند اروپا را در زمستان، با شرایط نامناسبی روبه رو کند.
برندگان و بازندگان
بنابراین، هرگونه افزایش تنش در دریای سرخ و تنگه هرمز پیامدهای ناگواری می تواند بر زنجیره تامین کشورهای مصرف کننده نفت و LNG مانند کشورهای اروپایی، ژاپن، هند،…. داشته باشد. در واقع، تعداد بازندگان این تنش بیش از برندگان آن است، یعنی کشورهای عربی منطقه و کشورهای صنعتی تشنه انرژی در سمت بازنده این بازی قرار دارند که میتواند قیمت تمام شده کالاها و نرخ تورم را برای آنها افزایش دهد. همچنین، ایالات متحده از این امر مانند جنگ اوکراین میتواند در راستای منافع خود یعنی صادرات نفت و LNG خود بهره بگیرد. باید توجه داشت که واشنگتن با استفاده از جنگ اوکراین تبدیل به نخستین صادرکننده LNG در سال ۲۰۲۳ شد.
چشمانداز
جریانهای کانتینری با افزای تنشهای دریای سرخ تغییر مسیر دادهاند و بیشتر تجارت جهانی از شرق به غرب به سمت مسیر دماغه امید نیک در اطراف آفریقا منحرف شده است. شرکت نفت بریتانیایی BP و نروژی Equinor عبور نفت را متوقف کردهاند، همچنین صادرات نفت خام قزاقستان (CBC) به سمت شرق کاهش قابل توجهی داشته و کره جنوبی نیز دریافت محمولههای نفتی را به دلیل تنشها متوقف کرده است. آخرین دادههای شرکت تحلیل دادههای Kpler نشان میدهد که در مقایسه با میانگین سال ۲۰۲۳، ترافیک کانتینری به سمت شمال به میزان یک سوم و برای جنوب نیمی از آنها کاهش یافته است.
همچنین، دادههای منتشر شده توسط شرکتهای فعال در زمینه ردیابی حرکت کشتیها نشان دهنده فشارهای وارده بر بازارهای انرژی در نتیجه اختلالات کشتیرانی در دریای سرخ است. Fortesca تخمین میزند که ترافیک کانتینر ۱۵ درصد کاهش یافته است. در مجموع، دادهها نشان دهنده کاهش حجم ترانزیت نفت از دریای سرخ است که در صورت سرایت تنش به تنگه هرمز می تواند تاثیرات عمیقی بر این بازار داشته باشد و قیمت نفت را به بیش از ۱۰۰ دلار در هر بشکه برساند. این امر میتواند پیامدهای منفی بزرگی برای کشورهای صادرکننده از منظر کاهش درآمد و برای کشورهای صادرکننده از منظر افزایش قیمت تمام شده و تورم داشته باشد.
برچسب ها :الانجی ، تنگه باب المندب ، تنگه هرمز ، جنگ غزه ، خلیج سوئز ، دریای سرخ ، کشورهای شورای همکاری خلیج فارس ، نفت ، نفت ایران ، نفت عراق
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰