مشعلهای میدان نفتی هفتکل پس از یک قرن خاموش شدند

به گزارش انرژی پرس، اخیراً میدان نفتی هفتکل در خوزستان پس از یک قرن فلرسوزی، شاهد خاموش شدن کامل مشعلهای خود بود. لحظهای که نهتنها نمادی از پایان هدررفت انرژی تلقی میشود، بلکه نقطه آغاز فصلی تازه در مهندسی نفت ایران است؛ فصلی که در آن گازهای همراه نفت دیگر در آسمان نمیسوزند، بلکه به چرخه بازمیگردند و در حفظ فشار مخزن و کاهش آلودگی زیستمحیطی نقش ایفا میکنند.
این میدان با طول ۳۲ کیلومتر و عرض ۴ کیلومتر، یکی از قدیمیترین و نمادینترین میادین نفتی کشور است که از شمال با مسجدسلیمان و از جنوب با کوپال هممرز است. مشعلهای آن نزدیک به یک قرن، شبهای خوزستان را روشن میکردند و امروز همان روشنایی، به سرمایهای برای توسعه بومی تبدیل شده است.
فلرسوزی، به معنای سوزاندن گازهای همراه نفت در مشعلها، پدیدهای است که از زمان کشف و بهرهبرداری اولیه از میادین نفتی ایران، بهویژه در مناطقی مانند هفتکل که قدمت تاریخی دارد، رایج بوده است. دلیل اصلی این امر، نبود زیرساختهای لازم برای جمعآوری، فرآورش و انتقال این گازها به شبکه مصرف بوده است. در بسیاری از موارد، استخراج نفت بدون در نظر گرفتن ارزش اقتصادی و زیستمحیطی گاز همراه، اولویت اصلی قرار داشت.
خاموشی مشعلهای هفتکل نشاندهنده موفقیت پروژههایی است که با هدف جمعآوری و مهار گازهای مشعل تعریف شدهاند. این موفقیت، نتیجه تلاش مهندسان و متخصصان ایرانی است که با تکیه بر دانش بومی، توانستهاند سیستمهای پیچیدهای را برای بازگرداندن این منابع به چرخه تولید طراحی و اجرا کنند.
قانون و جریمه؛ سدی در برابر خامی گاز
پایان فلرسوزی در هفتکل، صرفاً یک اقدام فنی نبود؛ پشت آن الزام قانونی و اراده سیاستی قرار داشت. این اراده، ریشه در تلاش برای جلوگیری از هدررفت منابع ملی و پاسخگویی به تعهدات زیستمحیطی کشور دارد.
بر اساس بند «الف» مادهی ۴۸ قانون برنامه ششم توسعه، دولت موظف بود تا پایان برنامه (که عملاً به سال ۱۴۰۱ ختم شد)، مهار و جمعآوری ۹۰ درصد گازهای مشعل را محقق سازد. این هدفگذاری بلندپروازانه، نشاندهنده اهمیت استراتژیک جمعآوری این منابع انرژی بود. با این حال، چالشهای زیرساختی و اقتصادی باعث شد که تحقق این هدف به کندی پیش برود. تا همین سال گذشته، تحقق این هدف تنها به جمعآوری حدود ۵ درصد از گازهای مشعل انجامیده بود؛ رقمی که نشان از بیانگیزگی مالی و فقدان زیرساختهای کافی داشت.
در همین مسیر، مجلس شورای اسلامی طی اصلاحات قانونی اخیر، جرایم سنگینی را برای شرکتهای تابعه وزارت نفت مقرر کرد. هدف از این جرایم، ایجاد فشار مالی لازم برای سرمایهگذاری در پروژههای جمعآوری گازهای فلز بود.
طبق اظهارات هوشنگ فلاحتیان، معاون سابق برنامهریزی وزارت نفت، حالا با تعیین تکلیف سرمایهگذاران و ورود بخش خصوصی، پروژههای جمعآوری گازهای فلز با جدیتی بیسابقه دنبال میشوند. این رویکرد مبتنی بر استفاده از ظرفیتهای بخش خصوصی و ایجاد مشوقهای سرمایهگذاری است. برآوردها نشان میدهد که تا پایان امسال، یکسوم از گازهای فلز در زنجیره ارزش قرار خواهند گرفت؛ یکسوم دیگر تا پایان ۱۴۰۴ و باقیمانده در ۱۴۰۵ به مدار تولید بازمیگردند. این برنامهریزی زمانبندیشده نشان میدهد که خاموشی هفتکل، صرفاً آغاز یک روند است و انتظار میرود در میادین دیگر نیز تکرار شود.
اقتصاد گاز همراه؛ چالش صرفه و زنجیره ارزش
گاز فلز اگرچه در ظاهر محصول جانبی استخراج نفت است، اما از دیدگاه اقتصادی، یک منبع مستقل انرژی محسوب میشود. این گاز حاوی ترکیبات قابلجداسازی است که پس از فرآورش میتواند بخشی به گاز طبیعی تبدیل و بخشی به گوگرد و دیگر عناصر باارزش صنعتی تفکیک شود.
مسئله اصلی در اقتصادی کردن جمعآوری گازهای مشعل، به قیمتگذاری بازمیگردد. فلاحتیان در گفتوگو با خبرگزاری مهر تأکید کرده بود که سرمایهگذاری در جمعآوری گاز فلز زمانی صرفه اقتصادی دارد که دولت با قیمت واقعی این گاز را خریداری کند، نه با نرخ یارانهای نیروگاهی.
بهسبب همین تضاد در قیمتگذاری، فروش گاز فلز به نیروگاهها برای سرمایهگذار جذاب نیست. سال گذشته قیمت گاز نیروگاهها ۷۵ تومان به ازای هر مترمکعب بود و امسال نیز بر پایه تبصره ۸ بودجه ۱۴۰۳ افزایش ناچیزی یافت. این نرخ عملاً توان ایجاد بازگشت سرمایه (ROI) را از سرمایهگذاران سلب میکند.
راهکار پیشنهادی کارشناسان، خرید گاز فرآوریشده توسط شرکت ملی گاز و تزریق آن به شبکه سراسری است؛ اقدامی که نهتنها از اتلاف انرژی میکاهد بلکه بخشی از ناترازی گاز کشور را ترمیم میکند. این رویکرد، گاز فلز را از یک «پسماند سوختنی» به یک «منبع درآمد پایدار» تبدیل میکند.
وقتی فلر به سوخت ملی تبدیل میشود
فلرسوزی در میادین نفتی ایران سالها یکی از نمادهای هدررفت ثروت ملی بود. خاموشی مشعلهای هفتکل نشان میدهد که اراده ملی برای پایان این وضعیت شکل گرفته است.
بر اساس اظهارات حمید بورد، مدیرعامل شرکت ملی نفت، تا پایان سال آینده روزانه بین ۱۴ تا ۱۵ میلیون مترمکعب گاز همراه نفت از محل پروژههای جدید جمعآوری خواهد شد. این حجم قابل توجه، معادل بخشی از نیازهای انرژی کشور است. پروژههای انجیال ۱۲۰۰ و ۳۱۰۰ در خوزستان و ایلام، دروازههای اصلی این تحول محسوب میشوند.
همچنین، شرکت ملی صنایع پتروشیمی ایران با سرمایهگذاریهای کلان، زیرساختهای لازم را توسعه داده است. به عنوان مثال، پتروشیمی مارون با هزینهای بالغ بر ۴۰۰ میلیون دلار و پالایش گاز بیدبلند خلیج فارس با بیش از ۱.۱ میلیارد دلار، در توسعه زیرساختهای جمعآوری گازهای مشعل نقشآفرینی کردهاند.
واحد پالایش گاز بیدبلند خلیج فارس در همین سال، برنامهریزی کرده است که ۱۴ مشعل را خاموش کند و واحد انجیال دهلران را به مدار بهرهبرداری ببرد؛ واحدی که خوراک پتروشیمیهای بندر امام و گچساران را تأمین خواهد کرد و به این ترتیب، زنجیره ارزش را تکمیل میکند.
هفتکل؛ نماد بازگشت دانش به قلب نفت
ابهت خاموشی مشعلهای صدساله هفتکل تنها در تصویر آسمان تاریک خوزستان نیست؛ در دانش و ارادهای است که این خاموشی را ممکن ساخت. اجرای طرح بهطور کامل توسط متخصصان ایرانی انجام شد؛ از طراحی سیستم مهار تا نصب واحدهای بازچرخانی گاز.
به گفته ابراهیم پیرامون، مدیرعامل مناطق نفتخیز جنوب، «پروژه جمعآوری گازهای فلز در هفتکل نماد تحول در مدیریت ملی انرژی است». او از اقدامات همزمان در مسجدسلیمان و سایر میادین برای کاهش فلرسوزی خبر داد که نشان میدهد پروژه هفتکل یک الگوی ملی است.
این اقدام، علاوه بر حفظ فشار چاه و کاهش آلودگی، پیامدی مهم در تراز انرژی ایران دارد. حفظ فشار مخزن با تزریق مجدد گاز، میتواند ضریب بازیافت نفت از مخازن قدیمی مانند هفتکل را افزایش دهد.
بهگفته سخاوت اسدی، مدیرعامل منطقه ویژه پارس، میزان گازسوزی روزانه کشور از ۱۲–۱۳ میلیون مترمکعب به حدود ۸ میلیون کاهش یافته است و تا پایان سال ۱۴۰۴ قرار است به زیر ۵ میلیون مترمکعب برسد. این کاهش قابل توجه، نشاندهنده پیشرفت چشمگیر در سطح ملی است. پروژه جدید منطقه ویژه پارس با ارزش ۲۰۰ میلیون یورو، در دو بخش خرید تجهیزات و احداث زیرساخت، به پیشرفت ۶۰ درصدی رسیده است.
از آلودگی تا ثروت؛ چرخش سیاست انرژی
پیشتر، ذهن عمومی فلز را به دود و آتش و آلودگی پیوند میداد. امروز اما این مفهوم به یکی از محورهای اقتصاد جدید انرژی بدل شده است. گازهای همراه نفت اگر مهار شوند، میتوانند خوراک صنایع پتروشیمی، تولید برق و حتی سوخت خانگی باشند.
همین رویکرد جدید موجب شده در طرحهای اخیر، شرکتهای خصوصی و دولتی به مزایدههای گاز فلز ورود کنند. این مزایدهها، فرصتی برای فروش گاز خام یا فرآوریشده به بخش خصوصی با قیمت منطقیتر فراهم میکند. سخاوت اسدی اعلام کرده که چهار شرکت در مزایده جدید برنده شدهاند تا متان موجود در گازهای فلز را به شبکه سراسری تزریق کنند.
این تزریق مستقیم به شبکه، به معنای تبدیل یک آلاینده به یک کالای مصرفی پرتقاضا در شبکه گاز کشور است.
در چشمانداز کوتاهمدت، تا پایان دولت چهاردهم، گازهای فلری که قابلیت جمعآوری دارند به صفر نزدیک خواهند شد. دولت بر مبنای قانون توسعه، موظف است تا سال ۱۴۰۶ میزان فلرسوزی را به حداقل ممکن برساند؛ هدفی که اینبار، با راهاندازی طرح هفتکل، رنگ واقعیت گرفته است.
محیط زیست در مدار توسعه
بُعد زیستمحیطی این تحول کمتر از بُعد فنی آن نیست. خاموشی فلرها به کاهش مستقیم آلودگی هوا در جنوب کشور منجر میشود.
طبق برآورد کارشناسان، هر مشعل فعال روزانه بین ۵ تا ۱۰ تن آلاینده وارد هوا میکند. در منطقه هفتکل، خاموشی کامل مشعلها موجب کاهش بیش از ۹۰ درصد آلایندههای هیدروکربنی و دوده میشود؛ تغییری که اثر آن نهتنها در کیفیت هوا بلکه در بهبود شرایط کشاورزی و سلامت ساکنان نیز قابللمس است.
از نگاه محیطزیستی، فلرسوزی همانند سوختن فرصتهاست؛ روشناییای که جز آلودگی به همراه ندارد. محاسبه انتشار دیاکسید کربن (CO2) ناشی از سوزاندن متان (CH4) نشاندهنده اثر گلخانهای بسیار قوی این گازها است. در مقایسه با دیاکسید کربن، پتانسیل گرمایش جهانی متان (GWP) در دوره زمانی ۱۰۰ ساله حدود ۲۸ تا ۳۴ برابر است.
با تبدیل گازهای همراه نفت به خوراک صنایع یا گاز شبکه سراسری، این آلودگی به منبع ثروت بدل شده است، در حالی که سهم ایران در کاهش انتشار گازهای گلخانهای افزایش مییابد.
ناترازی گاز و امید به جبران
ایران امروز با ناترازی مزمن در سبد سوخت خود مواجه است: بیش از ۷۲ درصد انرژی کشور از گاز تأمین میشود. در زمستانهای سرد، این وابستگی گاه به بحران تبدیل میشود و اولویت مصرف به خانگی داده میشود که این امر بر تولید در بخشهای دیگر فشار میآورد.
فلاحتیان در گفتوگوهای خود اشاره کرده بود که اگر تمام گازهای فلز به شبکه سراسری تزریق شوند، میتوانند بخش معناداری از این ناترازی را جبران کنند. تبدیل فلز به گاز طبیعی نهتنها هزینه سوخت را کاهش میدهد، بلکه تراز انرژی کشور را پایدارتر میکند.
این گاز جمعآوریشده، به جای سوزانده شدن، میتواند به عنوان گازِ شیرینشده به مصارف خانگی، صنعتی یا تولید برق اختصاص یابد.
همین چشمانداز موجب شده وزارت نفت برنامهای چهارساله برای کاهش خروجی گازهای مشعل در پالایشگاهها تدوین کند. سعید توکلی، مدیرعامل شرکت ملی گاز، این طرح را گامی برای رسیدن به «حداقل ممکن» تا پایان سال ۱۴۰۸ دانسته است. بدین ترتیب، پروژه هفتکل صرفاً پایان یک دوره نیست؛ نخستین گام از راهی است که تا صفر شدن فلرسوزی ملی ادامه خواهد داشت.
در سرزمین نفت، خاموشی آتش هزاران شعله، معنایی فراتر از فنآوری دارد. این اتفاق، بیانگر تغییر نگرش از مصرف به بهرهوری، از آلودگی به ارزش و از وابستگی به خوداتکایی است. وقتی مشعلهای صدساله هفتکل خاموش شدند، خوزستان برای نخستین بار پس از دههها، آسمان شب را بدون رقص شعله دید؛ اما در دل زمین، گازی که پیشتر میسوخت، حالا به چاه بازگشته تا فشار را حفظ کند و تمدن انرژی ایران را تداوم بخشد.
پایان فلرسوزی هفتکل، آغاز فصل تازهای برای اقتصاد انرژی ایران است؛ فصلی که در آن «آتش نمیسوزد، بلکه میسازد». این پایان صدساله را میتوان نه صرفاً یک پروژه، بلکه روایتی از مهندسی ملی دانست؛ روایتی که نشان میدهد توسعه پایدار، از دل همان آتشهای خاموش زاده میشود. این دستاورد، یک پیروزی فنی، اقتصادی و زیستمحیطی است که میتواند الگوی دیگر میادین نفتی کشور باشد.
منبع: مهر
برچسب ها :انرژی ، فلر ، فلرسوزی ، گاز ، گاز فلر ، گاز نیروگاهها ، گازسوزی ، مشعل ، مشعلهای هفتکل ، هفتکل
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰